امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - اینک شاعر بیان می کند که چسان قران السعدین را به نظم آورد:
در رمضان شد به سعادت تمام
یافت قران نامهٔ سعدین نام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱ - امیر خسرو، در ایام نگاشتن اشعار قران السعدین هنوز مثنویهای خمسه را به جواب خمسه زنی می ننوشته است خود ملتفت است که این مثنوی او بر سبک نظامی است و آن استاد بزرگ را می ستاید:
پخته ازو شد چو معانی تمام
خام بود پختن سودای خام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۸ - (شرح حال پسری کیقبا دهلی):
ریخته ساقی می رنگین به جام
می ز لب شاه رسیده به کام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۹ - (در اثر حدوث وقایع دیگر حرکت سپاه چند هفته به تاخیرافتاد، تاآنکه سپا بسوی منزل اول ، یعنی تلیت و افغان پور عازم شد )
یافت سرا پرده در آن جا مقام
دشت درآمد زرسنها به دام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۰ - پیام پدر
کز پدر اول برسانش سلام
وآخرش آئین دعا کن تمام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۳ - جواب پسر
گر گهر صلح پذیرد نظام
حلقه بگوشم، به رضای تمام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۶ - (ناصرالدین محمود فرزند کهتر خود کیکاوس را با تحایف فرستاد)
جامه هندی که ندانند نام
از تنگی تن بنماید تمام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۸ - ملاقات پدر و پسر لحظهٔ قران السعدین
باز پسر گفت که ، بالاخرام !
کز تو برد مایهٔ تخت تو نام !
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۹ - (اندرز پدر به پسر)
ریخت پس آن گاه به مهر تمام
داروی تلخش ز نصیحت به کام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۹ - (اندرز پدر به پسر)
گر شودت خصم به تدبیر رام
تیغ نشاید که کشی از نیام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۳ - صفت دهلی
از سه حصارش دو جهان یک مقام
و از دو جهان یک نفسش ده سلام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴۴ - صفت زنان مطربهٔ هندی
جعد که پیچیده به پا در خرام
ماهی ساق آمده در پای دام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴۶ - تشبیه و تمثیل
باده چو خورشید پگه تا به شام
کرده طلوعی و غروبی به جام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴۶ - تشبیه و تمثیل
چرخ یکی شد به دو ماه تمام
بزم یکی شد به دو دور مدام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مطلعالانوار » بخش ۵ - عشق
آنکه چشید این قدح تلخ فام
تلخ شدش چشمهٔ حیوان به کام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مطلعالانوار » بخش ۵ - عشق
گر نگری پاک رخ لاله فام
نیست گل و لاله به دیدن حرام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مطلعالانوار » بخش ۶ - گلخنی و آتش عشق
سوختنش دید چو معشوق خام
تا به دود سوخته بود او تمام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مطلعالانوار » بخش ۹ - حکایت جوان مردی شیر خدا
در غضب آورد مرا نفس خام
در دهن نفس نهادم لگام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مطلعالانوار » بخش ۱۲ - بهار و خزان طبیعت و شباهت طبیعت آدمی به آن
موی سپید از اجل آرد پیام
پش خم از مرگ رساند سلام
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۴
نوبتی صبح برآمد ببام
نوبت عشّاق بگوی ای غلام
مرغ سحر در سخن آمد باز
ساز بر آواز خروسان بام
کوکبه ی قافله سالار صبح
[...]