گلخنی کرد به شاهی نگاه
رفت دلش در خم گیسوی شاه
شه چو به گرما به رسیدی فراز
سوخته برویش برابر نماز
در رخ شه دیدی و بگریستی
گاه به مردی و گهی زیستی
شاه در و دید و دریافتی
در دل از آن سوز اثر یافتی
کردی از آن گریهٔ دزدیده جوش
خندهٔ دزدیده نهفتی بنوش
روزی از آن غم که غانش گرفت
جذبهٔ عاشق رگ جانش گرفت
رخش ز گرما به دگر سوی تافت
گرم سوی گلخنی خود شتافت
گلخنی سوخته کان سوی دید
تاب نیاورد چو آن روی دید
او شده زان سوی به نظاره غرق
سوی دگر شعله گرفتش چو برق
سوخت ز تن نیمی و برخاست دود
او به تماشا ز خود آگه نبود
سوختنش دید چو معشوق خام
تا به دود سوخته بود او تمام
ای که بمیری ز تف یک شرار
لاف چو خسرو مزن از عشق یار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این قطعه، شعف و شعله عشق را به تصویر میکشد. او به معشوقهای اشاره میکند که وقتی به شاه نگاه میکند، دلش در خم گیسوی او میافتد. شاه نیز در حین نماز به گرما دچار میشود و زیباییاش باعث اشک و گریه عاشق میگردد. این احساسات موجب میشود که عاشق از شوق و عشق در آتش غم بسوزد و تماشا کند. در نهایت، او در این عشق و شوق به شدت میسوزد و درک میکند که چگونه عشق میتواند وجود آدمی را فرا بگیرد و او را به حالت جنون درآورد. شاعر با استفاده از تصاویری بیان میکند که عشق، حتی اگر سوزاننده باشد، زیبا و قدرتمند است.
هوش مصنوعی: دختری زیبا و دلربا با نگاهش دل پادشاه را برمیانگیزد و او را جذب خود میکند، بهطوری که دلش در خیال خود او گم میشود.
هوش مصنوعی: وقتی که فرمانروا به گرما رسید، بر روی چهرهی سوختهی او نماز گزارید.
هوش مصنوعی: در چهرهی محبوب نشانههایی از شادابی و غم را میبینی و گاهی به خاطر بزرگی و شجاعت او گریه میکنی و گاهی نیز با زندگی و شادی او همراه میشوی.
هوش مصنوعی: پادشاه دروازه را گشود و عمق سوز و درد در دل خود را احساس کرد.
هوش مصنوعی: احساسات و رازهای درونیات را پنهان کردهای، و در دل خود لبخندی ناب و خفی را تجربه میکنی.
هوش مصنوعی: روزی از شدت غم و اندوهی که او را در بر گرفته بود، عشق به حدی او را تحت تأثیر قرار داد که به عمق وجودش نفوذ کرد و روحش را تسخیر کرد.
هوش مصنوعی: اسب به خاطر گرما به سمت دیگری حرکت کرد و به سوی جایگاهی که گرم و باصفا بود رفت.
هوش مصنوعی: گلی که در آتش سوخته و خراب شده، نتوانسته نور زیبای آن چهره را تاب بیاورد.
هوش مصنوعی: او از طرفی در تماشای چیزی غرق شده است و از سوی دیگر ناگهان شعله ای به شدت او را دربر میگیرد، مانند برق که به طور ناگهانی میزند.
هوش مصنوعی: نیمی از وجودش در آتش سوخت و دودش در حالی که او از خود بیخبر بود، به تماشا بلند شد.
هوش مصنوعی: معشوق چون آتش خام در حال سوختن است و او به شدت سوخته و به دود تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: ای کسی که به خاطر یک شعله آتش به شدت دچار درد و رنج میشوی، مانند خسرو که به عشق محبوبش افتخار میکند، در عشق یار خود لاف نزن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.