گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

نخستین جوهر روحانیان کرد

که او را نز مکان و نز زمان کرد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶ - گفتار اندر ستایش عمید ابو الفتح مظفر

 

به دو ماه آن ولایت را چنان کرد

که کس باور نکردی کاین توان کرد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۹ - نامه نوشتن موبد نزد شهرو و فریفتن به مال

 

برآن دز نیز شهرو همچنان کرد

بیامخت آنچه برج آسمان کرد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۳ - آگاهى یافتن دایه از کار ویس و رفتن به مرو

 

مرا دیدار تو ایزد چو جان کرد

ابی جان زندگانی چون توان کرد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۴ - اندر بستن دایه مر شاه موبد را بر ویس

 

زمینی بر لب رودی نشان کرد

مر آن را زیر خاک اندر نهان کرد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۷ - اندر باز آمدن دایه به نزدیک رامین به باغ

 

تو گفتی دیدگانش در فشان کرد

بدان مهری که اندر دل نهان کرد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۹ - بیمار شدن ویس از فراق رامین

 

بدین بار او به جان من نه آن کرد

که با آن خود شکیبایی توان کرد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۱ - نامه اول در صفت آرزومندى و درد جدایى

 

تنم را آرزومندی چنان کرد

که از دیدار بیننده نهان کرد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۸ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

کنون کار مرا امشب چنان کرد

که از خوبی به کام دوستان کرد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۰ - نشستن رامین بر تخت شهنشاهى

 

نهانی شکر دادار جهان کرد

که او فرجام موبد را چنان کرد

فخرالدین اسعد گرگانی
 

باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۳۴

 

شوانم خواب در مرز گلان کرد

گلم واچید و خوابم را زیان کرد

باغبان دید که مو گل دوست دیرم

هزاران خار بر گل پاسبان کرد

باباطاهر
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶ - در سابقه نظم کتاب

 

چو طالع موکب دولت روان کرد

سعادت روی در روی جهان کرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۱ - نمودن شاپور صورت خسرو را بار دوم

 

برفت آن ماه و آن صورت نهان کرد

به گل خورشید پنهان چون توان کرد‌؟!

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۰ - افسانه‌سرایی ده دختر

 

فرنگیس اولین مرکب روان کرد

که دولت در زمین گنجی نهان کرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او

 

فلک چون جام یاقوتین روان کرد

ز جرعه خاک را یاقوت‌سان کرد

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۴ - پاسخ دادن خسرو شیرین را

 

شکایت را به شیرینی نهان کرد

ز شیرینان شکایت چون توان کرد!؟

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۲۰ - طلب کردن طغرل شاه حکیم نظامی را

 

چو بحر عمر او کشتی روان کرد

مرا نه‌، جمله عالم را زیان کرد

نظامی
 

عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود

 

بزیر بالش آن زن نهان کرد

که یعنی خون زن نامهربان کرد

عطار
 
 
۱
۲
۳
۶
sunny dark_mode