گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

به قدرت آفرید اندازه‌گیری

ز دادار جهان قدرت‌پذیری

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى

 

به بخت من بزادی روز پیری

چو سروی بار او گلنار و خیری

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۶ - فریفتن دایه ویس را به جهت رامین

 

تو پنداری به مردی و دلیری

ز شیران بُرد شاید طبع شیری

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۵ - آگاه شدن موبد از رفتن رامین نزد ویس

 

نگویی تا که دادت این دلیری

که روباهی و طبع شیر گیری

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۴ - آمدن رامین به دز اشکفت دیوان پیش ویس

 

هوا او را دهد چندان دلیری

که گویی از جهان آمدش سیری

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۲ - مویه کردن ویس بر جدایى رامین

 

بیامخته‌ست عشق من دبیری

بدین پژمرده رخسار زریری

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۳ - سیر شدن رامین از گل و یاد کردن عهد ویس

 

چو سنبل کرد بر من راه گیری

مرا برهاند نوش آلود خیری

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۶ - پاسخ نامهء ویس از رامین

 

به مهر اندر نمودی زود سیری

مرا دادی به خودکامی دلیری

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۹ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

اگر بخشایش از من بازگیری

ز من زاری وپوزش نپذیری

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۳ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

ندانستم که تو روباه پیری

به صد حیله یکی خرگوش گیری

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۰ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

مرا در دل نیاید از تو سیری

ندارم بر جفا جستن دلیری

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۲ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

زبانت می‌نماید زود سیری

و لیکن نیست دل را این دلیری

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۱ - وفات کردن ویس

 

مرا بس بود بر دل درد پیری

نهادی بر تنم بند اسیری

فخرالدین اسعد گرگانی
 
 
۱
۲
۳
۹
sunny dark_mode