گنجور

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۰۱ - پادشاهی دادن رام ببیکن را و رفتن در شهر لنکا

 

چنین گویند روز فتح لنکا

ببیکن گفت با رام صف آرا

که لنکا را تماشا کرده باید

درین رفتن تأمل می نشاید

تفرجها بسی در شهر لنکاست

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۰۲ - آمدن اندر با دیوته های هر سه لوک به مبارکبادی رام

 

چو رام از فتح لنکا دل بپرداخت

به مردی و جوانمردی قران ساخت

ز قتل راون اهل هر سه عالم

شکفته چون گل و گفتند با هم

که ما خود رام را چون بندگانیم

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۰۳ - در آتش انداختن رام سیتا را جهت امتحان پاکی او و سلامت بر آمدن او

 

کشید از دل بس آهی آتش اندود

زمین پر شعله کرده چرخ پر دود

نبود از شک تاب سینه سوزی

اجازت داد بر آتش فروزی

بس آن گه گفت عاشق دلستان را

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۰۴ - نشستن رام بر تخت پرّان و رخصت شدن از دریا و رفتن در شهر اَود

 

دلش عزم وطن کرد از سر و جان

وطن را دوست دارد اهل ایمان

ز راون بود تخت گوهرین ساز

که از افسون همی آمد به پرواز

نشسته بر سرِ آن تخت پران

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۰۵ - آمدن رام در شهر و دیدن برادران و شادی کردن رام و جلوس او بر تخت پدر خود

 

جهان بشکفت از شادی چو گلبن

به استقبال شد برت و سترگن

صلاح موی ژولیده به سر داد

پس آنگه تاج را بر فرق بنهاد

لباس فقر بیرون ساخت از تن

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۰۶ - بیان صحبت شدن رام با سیتا

 

خوش آن هجران که از داغ جدایی

به دلها گرم سازد آشنایی

به گرمی شوق مشتاقان فزاید

پس آنگه روی دلداران نماید

که جز تشنه نداند لذت آب

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۰۷ - حسد بردن خواهر رام بر سیتا و فریب دادن او سیتا را

 

شنیدم کز حسد با آن گل اندام

ز خردی بود دشمن خواهر رام

چو خار آمیخته دایم به گلبن

همی جستی به حرفش جای ناخن

زبان را داد روزی نرمی دل

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۰۸ - در وصف شب تیره و جاسوسی گرفتن رام از افواه مردم شهر در باب پاکی سیتا

 

شبی تیره چو دود آه عشّاق

به هجر اندوده بام نیلگون طاق

شبی چون زنگیان آدمی خوار

سراپا زهر همچون سهمگین مار

شبی تاریک چون اسمان کافر

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۰۹ - رفتن لچمن در شهر بفرمودهٔ رام و دیدن او گازر را که با زن در جنگ بود و باز آمدن لچمن گفتن تمام ماجرا را

 

قضا را گازری با عقل و فرهنگ

در آن شب با زن خود بود در جنگ

صفا دل گا زری پاکیزه دامن

که شب را شسته کردی روز روشن

سیه نامه به دستش گر گذشتی

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۱۰ - اخراج کردن رام سیتا را و رها کردن لچمن او را در بیابان

 

به سیتا گفت لچمن با دل تنگ

ببا با من به معبد بر لب گنگ

که هر کس غسل سازد اندر آبش

نجات آخرت بخشد ثوابش

کنون باید ره معبد سپردن

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۱۱ - حیران شدن سیتا در بیابان و سراسیمه شدن او و با گریه و زاری در آمدن

 

به تنهایی بت خونبار بگریست

برو برگ درختان زار بگریست

به خود گفت از کجا وحشت فزوده است

مگر خواب پریشانم نمود ه است

به حیرت ماند تنها در بیابان

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۱۲ - زاییدن سیتا پسر در خانۀ بالمیک زاهد

 

یکی زاهد در آنجا داشت ماوا

در آن قاف قناعت کرد عنقا

به حق مشغول مرد عزلت آهنگ

چو صندل سود پیشانی به هر سنگ

وجود پاکش از طاعت سرشته

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۱۳ - پیدایش کش از کاه پشته به دعای عابد

 

سحرگاهی خلاف عادت آن ماه

پسر را نیز با خود برد همراه

نگشت آگه ز بردن مرد ساده

نظر بر حفظ گهواره نهاده

ز کودک یافته گهواره خالی

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۱۴ - منع کردن زاهد لو و کش را از ریاضت بسیار و دادن او کمانها به دست ایشان و دعا کردن او در حق ایشان

 

که فرزندان ! شما شهزادگانید

چو من خود را ز درویشان ندانید

به جان بندید دل در افسر و تخت

که درویشی بود کار عجب سخت

نیارد کرد سوزن کار شمشیر

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۱۵ - بیان فراق رام

 

چو رام غافل از سیتا جدا ماند

به پشت پای خود دولت ز در راند

خطا کرد و خطا کرد و خطا کرد

که بر معشوق خود عاشق جفا کرد

به کفر عشق شد منسوب عاشق

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۱۶ - بنیاد کردن جگ و رها کردن رام اسب جگ اسمید را به اطراف عالم

 

سحرگاه از شبستان همچو خورشید

برون آمد به نذر جگ اسمید

مهیا ساخت بهر جگ اسباب

به آتشخانه رفته تیز چوب آب

به لچمن رفت فرمان کای برادر

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۱۷ - جنگ لچمن با لو و کش و خسته شدن لچمن به دست ایشان

 

ز شوخیهای آن دو طفل بی باک

برت برجست و لچمن شد غضبناک

هوا خواهان میدان را رضا داد

که گیرند آزمون را تیغ پولاد

به حکم آن دلیران بر دویدند

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۱۸ - جنگ رام با لو و کش و خسته شدن رام از دست ایشان

 

ز جا شیری فلک فرسای جنبید

فلک حیران که کوه از جای جنبید

هژبر معرکه لنکا شکن رام

که از بیمش شود خون باده در جام

شکوه پادشاهی پیش رو کرد

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۱۹ - آمدن رام پیش سیتا و در بستن سیتا بر رام و زاری شروع کردن رام

 

صنم را آگهی داد او از آن پیش

نموده حجره در بتخانۀ خویش

چو زاهد در درون حجره بنشست

از آزار درونی در برون بست

به کار خود چو رام این بستگی دید

[...]

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۲۰ - آشتی افکندن زاهد میان رام و سیتا

 

دگر ره رام اندر زاری افتاد

به زاری گفت کای خور پریزاد

سخن شیرین کن از لعل شکربار

منوشان بی نمک اندر نمکسار

چو آن بی طاقتی ز اندازه بگذشت

[...]

ملا مسیح
 
 
۱
۴
۵
۶
۷
sunny dark_mode