احدیت توان زو کرد تاویل

که پس در واحدیت یافت تفصیل

زوجه اختلاف آن ز تاویل

ترا جای دگیر گویم بتفصیل

بود قادر بارشاد و بتکمیل

علاج و درد را داند بتفصیل

بود عبدالحلیم آنکس که تعجیل

ندارد در جنایتها ز تکمیل

ز هر شیئی با جمال و بتفصیل

دهندش آگهی بی‌وجه تاویل

بود صاف از قشور و هم و تخییل

مجرد وز قیود ظن و تسویل

خلاف جسم حیوانی که تبدیل

بیابد از غذا رفت آنچه تحلیل

کند تصدیق پیغمبر بتعجیل

بعقلش نیست جایز ترک و تعطیل

بود نیک ار نیابد بعد تقلیل

بمیل و مدعایی هیچ تبدیل

تو گو اجمالی کلی یافت تفصیل

و زان وصلت مراتب یافت تکمیل

طریق نقش هر یک را بتفصیل

ز صاحب سینه جو بهر تکمیل

کلام بهترم ماند از عزازیل

صفی از خاک و من زاتش بتکمیل

کشیده خط نسخ آیات تنزیل

ازو بر نامه ی تورات و انجیل

مسیحم را تجلی ده ز جبریل

ز بورم را مثنی کن بانجیل

چو گوید قائلی ز ارباب تکمیل

بنفی علم مر آن راست تاء/ویل

ز بهر هدیه ارباب تکمیل

فرستد بر صراط وحی و تنزیل

کس کش نیست استعداد تکمیل

بادراک کمال و وحی تنزیل

بتفسیر و بتوضیح و بتاء/ویل

مهیا شو که آمد وحی جبریل