ادیب صابر » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۶
فرو بارید طوفان بر سر من
چو از پیری مرا مجروح شد روح
بماندم از قدم تا فرق در غرق
کزین طوفان نه کشتی ماند نه نوح
عطار » اسرارنامه » بخش دوم » بخش ۱ - المقاله الثانیه فی نعت رسول الله صلی الله علیه و سلم
نه تو از علم القرآن بصد روح
نهادی پیش ما انگشت بر لوح
عطار » خسرونامه » بخش ۳۵ - عشرت كردن گل و خسرو باهم
صبا چون جلوهشان دادی بصدروح
نهادی هر یکی انگشت بر لوح
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷ - در خطاب کردن با دل و دریافتن اسرار معانی فرماید
در اینجا هم فلک هم عرش و هم لوح
دمادم میدهد ذرّات را روح
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸ - در معنی من عرف نفسه فقد عرف ربه فرماید
ز لفظت این چنین آسایشِ روح
درون دل فتاد از عینِ مفتوح
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۳۴ - در صفت پیر دانا و حکایت اسرار کردن کل با او فرماید
توئی عرش و توئی فرش و توئی لوح
که جانها رادهی در عین تن روح
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید
ز احمد گر شوی واصل تو چون نوح
بیابی اندر اینجا قوّت روح
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید
طلبکار تو کرسی گشته با لوح
که تا بوئی بیابندت از آن روح
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
از آن حضرت نَفَخْتُ فیه من روح
دمید اندر وجود او و هم نوح
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
گهی از آدم و مرگاه از نوح
که تا او را فزاید قوّتِ روح
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۴ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
شما را میکنم واصل من از لوح
شما را میدهم هر لحظه صد روح
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۵ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
ز شاگردان نظر کن بعد از آن لوح
که تا سر یابی اینجاگاه و صد روح
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۹ - جواب دادن ابلیس آن شخص سؤال کننده را
من از لعنت در آن ساعت که از نوح
نظر کردم مرا آمد از آن روح
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۱ - پرسش از بایزید بسطامی که حق را کجا توان دید
ز نور دیده بنگر جنّت و لوح
کز این نور است هر لحظه ترا روح
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۲ - پرسش از بایزید بسطامی که حق را کجا توان دید (ادامه)
دل آگاه میباید که چون نوح
در این دریا بیاید قوّت روح
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۵ - در خبر دادن سلطان العارفین بایزید فرماید
بنور دیده دیدم در قلم لوح
ز نور دیده دیدم بیشکی روح