گنجور

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۹۷ - گفتار در خاتمت کتاب

 

کسی کافتاد چون خاک اندرین ده

به بادش ده که خاک راه ازو به

سلیمی جرونی
 

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۱۸ - مثل گفتن پروانه با شمع

 

بیا و دست خود بر دست من نه

بگیر این رشته و ان گوهر بمن ده

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۴۲ - بهم رسیدن پروانه و شمع و فدا کردن پروانه خود را

 

دلا، پروانه وش در عشق جان ده

که این مرگ از حیات جاودان به

اهلی شیرازی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در تاریخ بنای گرمابه

 

قدم در مجمع اهل صفا نه

برای خویشتن جانی صفا ده

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۱ - سرآغاز

 

دلم را داغ عشقی بر جبین نه

زبانم را بیانی آتشین ده

وحشی بافقی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت اول

 

جامی که نامه ی عملش را نیامده

عنوان بغیر مظلمه، مضمون بجز گناه

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت اول

 

موی سیاه را به هوس می کند سفید

روی سفید را به گنه می کند سیاه

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت اول

 

حالش تب ندامت و آه و خجالت است

هرگز مباد حال کسی این چنین تباه

شیخ بهایی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - در تعریف کشمیر و توصیف راه آن

 

خضر خواهد برد گر جان ازین ره

برو از دور خندد کبک قهقه

سلیم تهرانی
 

قدسی مشهدی » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۵ - مشکلات راه کشمیر و کوه پیرپنجال

 

به وصفش قطع باید کرد دم را

ز حرفش پای می‌لغزد قلم راه

قدسی مشهدی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۹ - در تعریف قصاب پسر گوید

 

ز مژگانش چکد خونم نظاره

سر دار است سرهای فتاده

سیدای نسفی
 

قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۳۰

 

سرش گویند بیرون شد از آن جا

سگی ناگه رسیدش از گذرگاه

قائم مقام فراهانی
 
 
۱
۵
۶
۷
۸
۹
sunny dark_mode