عطار » الهی نامه » بخش هجدهم » (۳) حکایت مأمون خلیفه با غلام
که تا مأمون بداند کان پری چهر
قدم چون میزند با شاه در مهر
عطار » الهی نامه » بخش بیستم » (۴) حکایت اردشیر و موبد و پسر شاپور
مگر یک روز آن زن از سر قهر
طعامی بُرد شه را کرده پر زهر
عطار » اسرارنامه » بخش دوم » بخش ۱ - المقاله الثانیه فی نعت رسول الله صلی الله علیه و سلم
ز مشتی گاو ناپرداختهٔ دهر
بکش انگشت از بزغاله زهر
عطار » اسرارنامه » بخش دوازدهم » بخش ۱۳ - الحکایه و التمثیل
که داند تا چه شربتهای پر زهر
به کام ما فرود آمد ازین قهر
عطار » اسرارنامه » بخش پانزدهم » بخش ۴ - الحکایه و التمثیل
چو سوی ده شد آن بیچاره از قهر
ز نادانی بروتی زد فرا شهر
عطار » خسرونامه » بخش ۲۳ - زاری هرمز در عشق گل پیش دایه
رسانم هر دو را چون ماه با مهر
نشانم مهر و مه را چهر بر چهر
عطار » خسرونامه » بخش ۳۱ - بیمار گشتن جهان افروز
بیاران گفت خوردم بی گمان زهر
بزودی رفت میباید ازین شهر
عطار » خسرونامه » بخش ۴۴ - رشك حسنا در كار گل و قصد كردن
وگر بر مهر بگشاید ره چهر
زمین بوسند پیش او مه و مهر
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۳ - در معنی وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهوراً فرماید
چرا غم میخوری ای شیخ در دهر
تو لطف یار بین وبگذر از قهر
عطار » مظهر » بخش ۵ - در تمثیل عیاران بغداد و خراسان فرماید
به تنهائی کنم اینکار در دهر
که بعد از من بگویند در همه شهر
عطار » مظهر » بخش ۶ - در آفرینش انسان و مبدأ و معاد او فرماید
اگر داری ز بهر این فلک نهر
فلک اعظم شناس و گرد شش قهر
عطار » مظهر » بخش ۷ - در اشاره بتألیفات خود و عدد ابیات آنها فرماید
کتاب جوهر الذاتست و مظهر
بود در پیش دانای مطّهر
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۵ - در پیدا آوردن حوّا از پهلوی چپ آدم در نمودار سیر کل فرماید
حکیمان گرچه بسیارند در دهر
کجا تریاک دانند کرد مر زهر
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۳ - سؤال کردن یکی از حسین منصور در دریافتن اسرار کلّ و جواب دادن او مسائل را
بلا چون انبیا کش اندر این دهر
حقیقت چون عسل کن نوش این زهر
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۳ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
یکی خواهید شد در سرّ جوهر
ز باطن آنگهی آئید ظاهر
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶۸ - صفت معراج صاحبدلی، که از دو نون قاب قوسین، یک دائره میم محبت بنگاشت
سوم عثمان، دو صبح صدق را مهر
که گشت از مهر قرآن روشنش چهر
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۷۱ - عرض صحیفهٔ طولانی نصیحت، پیش ضمیر ملهم سلطان، که نسخهایست صحیح از لوح محفوظ حفظ الله تعالی عن التلویح السو
رساند از کف خود جمله را بهر
کز آن پروردهٔ راحت شود دهر
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۷۳ - در سبب نظم این جواهر که زمرد وصف خضر خان واسطهٔ عقد اوست
خطاب این کتاب عاشقی بهر
«دول رانی خضر خان» ماند در دهر