امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸۶ - راز نامه عتاب آمیز ظل الله سوی شمس الحق خضر خان
ز دوزخ شعله غم گر چه کم نیست
چو غم را غمگساری هست غم نیست
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » خسرو و شیرین » بخش ۲۸ - رفتن خسرو پیش فرهاد و مناظرهٔ ایشان
بگفتش تلخی غم هیچ کم نیست
بگفتا گر غم شیرینست غم نیست
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۲
مرا دلبند و مونس غیر غم نیست
ترا سرمایه جز جور و ستم نیست
مرا چون تو نباشد در جهان یار
ترا بهتر ز من دلدار کم نیست
اگر روی ترا در خواب بینم
[...]
جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » قطعات » شمارهٔ ۵
درونی پر طمع جامی مزن طعن
که در طبع فلان ممسک کرم نیست
چو آید در میان میزان انصاف
طمع در خست از امساک کم نیست
جامی » بهارستان » روضهٔ پنجم (در عشق و ذکر حال عاشقان) » بخش ۷
دلا گر آیدت روزی غمی پیش
چو یاری باشدت غمخوار غم نیست
برای روز محنت یار باید
وگرنه روز راحت یار کم نیست
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۱۶ - در صفت و نسب زلیخا که مغرب از طلوع آفتاب جمالش مشرق گشته بود بلکه به هزار درجه از آن گذشته
قدم در لطف نیز از ساق کم نیست
چو او در لطف کس صاحب قدم نیست
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۲۳ - فرستادن پدر زلیخا قاصدی به سوی عزیز مصر و عرض کردن زلیخا بر وی و قبول کردن وی آن را
شه ما را سر خیل و حشم نیست
به پیشش زانچه گفتی هیچ کم نیست
سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۴۳ - مناظره کردن خسرو با فرهاد
چو گنج خسروی را هیچ کم نیست
نصیب من اگر رنج است غم نیست
سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۶۳ - غزل گفتن باربد از زبان خسرو
به جانت گرچه از غم جز ستم نیست
مخور انده، که اکنون هیچ غم نیست
سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۹۵ - نامه نوشتن پیغمبر صلی الله علیه و سلم به پرویز
جوابش داد خسرو، گفت غم نیست
چو تو دارم، ز بختم هیچ کم نیست
اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۲۵ - زاری کردن پروانه از فراق شمع
گر آن سروش ز برق غم الم نیست
گیاهی همچو من گر سوخت غم نیست
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۴۲ - پاسخ دادن شیرین پرستاران را
اگر سیب سفاهان نیست ، غم نیست
زنخدانم به لطف از سیب کم نیست
عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۲۶ - بامداد شیرین
اگر بی سرمه ماند چشم غم نیست
تماشای خطش از سرمه کم نیست
عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۲۶ - بامداد شیرین
بنازی کز عتاب شاه کم نیست
بحکمی کش علامت در عدم نیست
کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹ - در شکستن دست خود گفته
عجب راهی که بیش از ده قدم نیست
درو از خوف و محنت هیچ کم نیست
کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹ - در شکستن دست خود گفته
مرا سامان محنت هیچ کم نیست
بکف از باد دستی جز ورم نیست
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - در قحط سال
ز ضعفم در تن خشکیده نم نیست
قلندر در جوابش گفت غم نیست
قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۱۷ - تعریف ورود شاهجهان به کشمیر
نهال قدس در کشمیر کم نیست
بهشت است این، گلستان ارم نیست
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۸۲ - جنگ خرسان با دیوان
بگفتندی کزینسان زخم غم نیست
که موی خرس و کاه کوه کم نیست
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۹۰ - خبردادن هنونت رام که سیتا را اندرجیت کشت و بیتاب شدن رام و دلاسا دادن ببیکن
خزان را رو به گلزار ارم نیست
جمال روح از خال عدم نیست