گنجور

عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود

 

نظیرش مستجاب الدّعوه کس نیست

زنی کو را ز مردان هم نفس نیست

عطار
 

عطار » بلبل نامه » بخش ۵ - گفتار بلبل با گل و غنیمت دانستن وصال

 

بهشت جاودان جز آن نفس نیست

ولی کس را بدان دم دسترس نیست

عطار
 

عطار » بلبل نامه » بخش ۶ - حکایت گفتن بلبل و عتاب کردن باغبان و عذر خواستن گل

 

مرا چون تو به عالم هیچ کس نیست

شکیبم از وصالت یک نفس نیست

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش ششم » بخش ۹ - الحکایه و التمثیل

 

مرا کاندر دو عالم جز تو کس نیست

فراموشت کنم اینم هوس نیست

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش سیزدهم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل

 

بجز تو دشمن تو هیچ کس نیست

که دشمن هیچ کس را هم نفس نیست

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش چهاردهم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل

 

وصالی بی فراقی قسم کس نیست

که گل بی خار و شکر بی مگس نیست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم

 

چرا گویم که چون او هست کس نیست

چو او هست وجز او نیست اینت بس نیست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم

 

شناسای تو بیرون از تو کس نیست

چو عقل و جان تو میدانی تو بس نیست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲ - در نعت سیدالمرسلین خاتم النبیین صلی اللّه علیه و آله و سلم

 

چرایی دایم الفکر اینت بس نیست

که چون از تو گذشتی جز تو کس نیست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۰ - پاسخ دادن هرمز دایه را

 

چو میدانی که هرمز هیچکس نیست

چرا از هرمزت پس هیچ بس نیست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۶۳ - آگاهی یافتن شاپور از آمدن فرّخ و گلرخ و گرفتاری گل و گریختن فرّخ

 

کنون چون گرد این شکر مگس نیست

تراامشب به جز من همنفس نیست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۶۷ - باز رفتن بسر قصّه

 

ببد کرداری من گرچه کس نیست

مرا جز تو کسی فریاد رس نیست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۶۹ - سپری شدن کار خسرو

 

چرات ازعالم و از خویش بس نیست

که بنیاد تو جز بر یک نفس نیست

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

تو خود دانای خویش و نیز کس نیست

بجز تو فوق و تحت و پیش و پس نیست

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۶ - در اسرار عشق الهی فرماید

 

دریغا کین طلب در دست کس نیست

درین وادی کسی فریادرس نیست

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۱ - حکایت

 

از این منزل بسی رفتند و کس نیست

چه گویم کاندرین ره باز پس نیست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲۴ - حکایت روباه و بچاه شدن او

 

دریغا هیچکس فریادرس نیست

بماندم غرقه و غمخوار کس نیست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۳۱ - پسر در اعیان حقیقت کل گوید

 

خدا با ماست با ما هیچکس نیست

نمود عشق جز اللّه بس نیست

عطار
 
 
۱
۲