حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۶
تو چون پیمانِ عهدت می شکستی
چرا با ما نخستین عهد بستی
من از تو نَگسَلَم پیوند و الفت
اگرچه رشتهٔ جانم گسستی
سحرگاهان برون شد مست و مخمور
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۸ - حسن دهلوی قُدِّسَ سِرّه
بتی چون تو چرا در پرده باشد
مگر از ننگ چون من بت پرستی
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۴ - جمالی اردستانی قُدِّسَ سِرُّه
قیامت باشد آن ساعت که مستی
برافشاند به روی دوست دستی
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۰ - محمود شبستری قدّس سرّه
تعین مرتفع گردد ز هستی
نماند در نظر بالا و پستی
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۰ - محمود شبستری قدّس سرّه
ز چشمش خاست بیماری و مستی
ز لعلش نیستی بر شکل هستی
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۱۲ - حسینی قزوینی
مگو در عشق از بالا وپستی
که هشیاریست اینجا عین مستی
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۷۲ - خلد - در خاتمهٔ کتاب و ذکر حالات و مقالات مؤلّف
ز پندار خودی گر باز رستی
به بزم وحدتی هر جا که هستی
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۷۲ - خلد - در خاتمهٔ کتاب و ذکر حالات و مقالات مؤلّف
ز پندار خودی گر باز رستی
به بزم وحدتی هر جا که هستی
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - مناجات
رهایی ده مرا از قید هستی
از این مستیّ و از این بُت پرستی
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۴۰۵
دلا! امشب نه بر جای خودستی
کجا رفتی، بگو با کی نشستی؟
دل فایز چو گل در دست خوبان
فتاد و رفت از دستی به دستی
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » بخش دوم دوبیتیها » شمارهٔ ۷۸
تو تا زلف سیه مرغوله بستی
بهای مشک ماچین را شکستی
ز تیر مژه و شمشیر ابرو
تو کشتی فایز و فارغ نشستی
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۸۴ - عبدالمتعال
ز اشیاء هر چه را باید ز پستی
دهد رفعت با علی ذات هستی
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۰۳ - الوفاء بحفظ عهد التصرف
بنزد آنکه او را داده هستی
أنا گوید ز کبر و خودپرستی
صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۱ - کتاب القطعات و النصایح
شنیدم شد ز مغروری و مستی
ز بر دستی دچار زیردستی
صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۱ - کتاب القطعات و النصایح
بگفتا آن کسم کز زیردستی
سرم از سنگ بیباکی شکستی
الهامی کرمانشاهی » گزیدهٔ منظومهٔ «بستان ماتم» » شمارهٔ ۲ - در نعت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم گوید
از آن اصل طراز ملک هستی
پدید آمد ره یزدان پرستی
غبار همدانی » غزلیات » شمارهٔ ۸۸
خیال توبه کردم دی ز مستی
ولی از توبه نِی از می پرستی
بیا ساقی بده می تا بشویم
ز لوح خودپرستی نقش هستی
مرا درسی که استاد ازل گفت
[...]