گنجور

عطار » خسرونامه » بخش ۶۱ - رسیدن نامۀ گل بخسرو

 

بهر نقطه چو پرگاری بسر شد

زهر خطّی دلش از خط بدر شد

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۶۲ - آمدن فرّخ بترکستان بطلب گل

 

در آن شب فرّخ از بنگه بدر شد

بره صد بار با سگ در کمر شد

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۶۲ - آمدن فرّخ بترکستان بطلب گل

 

بصعلوکی بروی بام برشد

ز بام آنگاه پنهان سر بدر شد

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۶۶ - رسیدن خسرو و گل با هم و رفتن به روم

 

شه بیدل ازو بیهوش تر شد

وزو نزدیک نزدیکان خبر شد

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۵ - در کشف اسرار حق عزو جل

 

دلی کز ملک معنی باخبر شد

نمودار حقیقت یکنظر شد

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۱ - حکایت

 

چو اندر اصل نظره راهبر شد

یکی بد ذاتش و صاحب نظر شد

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

مرا گنج معانی راهبر شد

ترا از این معانی گوش کر شد

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۳ - در اشاره به کتب و تألیفات خود فرماید

 

هر آنکس کو زدنیا کام ور شد

به آخر او ز دین حق بدر شد

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۳ - در اشاره به کتب و تألیفات خود فرماید

 

هر آنکس را که دنیا چون شکر شد

ورا تیغ چو زهرش در جگر شد

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۶ - در آفرینش انسان و مبدأ و معاد او فرماید

 

ز بعد چارتا پانزده نظر شد

عطارد را از این معنی خبر شد

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۷ - در اشاره بتألیفات خود و عدد ابیات آنها فرماید

 

هر آنکس را که حیدر راهبر شد

درون جنّت او همچون قمر شد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۷ - در صفات جزو و کل بهر نوع بر اسرار حقیقت فرماید

 

چو جسمت جان شد و جان راهبرشد

حقیقت جسم بی خوف و خطر شد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند

 

چو باد از سوی باد آبادتر شد

عیان در عین لا کلّی سپر شد

عطار
 

شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۵۶ - جواب

 

ز شاهد بر دل موسی شرر شد

شرابش آتش و شمعش شجر شد

شیخ محمود شبستری
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۸
sunny dark_mode