گنجور

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید

 

در آن سر میبدانی کین چه سر بود

خوشا آنکس که اینجا باخبر بود

عطار
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » خسرو و شیرین » بخش ۱۷ - رفتن خسرو به اصفهان به هوای شکر

 

شکر خود نیشکر خائی دگر بود

که سر تا پا ز شیرینی شکر بود

امیرخسرو دهلوی
 

شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۱۷ - در ذکر شیطان و لعنت کردن بر او

 

ولی اندر نهان کاری دگر بود

که خلقی زان حکایت بی‌خبر بود

شیخ محمود شبستری
 

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۹۹ - غزل

 

ملک مهراج را هژده پسر بود

سپاه و ملک و گنج از حد بدر بود

سلمان ساوجی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۲۲ - رفتن خسرو به مداین و نشستن به پادشاهی

 

ز شاهی گرچه او با زیب و فر بود

ولی با عشق میلش بیشتر(بود)

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۳۲ - نشستن خسرو به پادشاهی بار دوم

 

به سوی مریمش گرچه نظر بود

تنش آنجا و دل جای دگر بود

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۳۳ - زاری کردن شیرین در عشق خسرو

 

به ظاهر گرچه می در جام زر بود

نه می بود آن همه خون جگر بود

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۴۶ - نامه نوشتن خسرو به شیرین به تعزیت فرهاد

 

چو آب چشم خویشش در نظر بود

چرا کز آب صدره پاکتر بود

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۵۱ - رفتن خسرو به شکار و رفتن از شکار به سوی قصر شیرین

 

به صیدی گرچه هر یک را نظر بود

ملک را چشم بر صیدی دگر بود

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۵۹ - پشیمان شدن شیرین و رفتن عقب خسرو و مجلس نهادن

 

چو بادش گرچه گلگون در گذر بود

ولی گلگون اشکش تیزتر بود

سلیمی جرونی
 

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۲۴ - دیوانه شدن پروانه و صحرا گرفتن او

 

زمین از تابه آتش بتر بود

جهان را داغی از وی بر جگر بود

اهلی شیرازی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
sunny dark_mode