گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

نه هست او را نهاد و حد و مقدار

که پس باشد نهایاتش پدیدار

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳ - گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرل‌بک

 

سیم فرمان سلطان جهاندار

به ملک اندر بهای دین دادار

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵ - گفتار اندر گرفتن سلطان شهر اصفهان را

 

درون شهر و بیرونش چنان دار

که ایمن باشد از مکّار و غدّار

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۹ - نامه نوشتن موبد نزد شهرو و فریفتن به مال

 

تو این پیوند نو را باد می‌دار

همیدون دل از آن پیوند بردار

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۷ - اندر باز آمدن دایه به نزدیک رامین به باغ

 

کنون آن خواهم از بخشنده دادار

که باشد مر مرا از بد نگهدار

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۹ - رفتن دایه بار دیگر به پیش ویس و حال گفتن

 

ز شاهی و جوانی بهره بردار

به پیروزی و شادی روز بگذار

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۸ - رفتن دایه به گوراب نزد رامین

 

تو گر نیک اختری او را نگه دار

جز او هر مرد را کمتر به یاد آر

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۰ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

برو راما امید از مرو بردار

مرا و مرو را نابوده پندار

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۱ - آشکار شدن رامین بر شاه موبد

 

همه چیزی به من داده‌ست دادار

مگر دیدار شاه نام بُردار

فخرالدین اسعد گرگانی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۴ - بر تخت نشستن خسرو به مدائن برای بار دوم

 

به خرم گر فروشد بخت بیدار

به صد ملک ختن یک موی دل‌دار

نظامی
 

عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود

 

چو تو جستی بجان از سنگ وز دار

بجان از دار شو او را خریدار

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش پنجم » (۳) مناظرۀ عیسی علیه السلام با دنیا

 

چو مُرداریست این دنیای غدّار

تو چون سگ گشتهٔ مشغول مردار

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش ششم » (۴) حکایت فخرالدین گرگانی و غلام سلطان

 

در آن مجلس زمَی وز روی دلدار

بفخر اندر دو مستی شد پدیدار

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش ششم » (۵) حکایت حسین منصور حلاج بر سر دار

 

تو کز موری کمی در زور و مقدار

به پیش عشق چون آئی پدیدار؟

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هشتم » (۶) حکایت سلطان محمود و ایاز در حالت وفات

 

در آن ساعت که محمود جهاندار

برون می‌رفت ازدنیای غدّار

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش نهم » (۱۲) حکایت گناه کار روز محشر

 

پیمبر از چنین گفتار و کردار

بخندید و شدش دندان پدیدار

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش دهم » (۶) حکایت بهلول

 

پس از بهلول پرسید آن جهاندار

که تو باری چه گفتی بر سر دار

عطار
 
 
۱
۲
۳
۱۹