گنجور

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید

 

ز نور اوست جزوی در کواکب

از آن رخشانست اینجا نجم ثاقب

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۲ - پرسش از بایزید بسطامی که حق را کجا توان دید (ادامه)

 

خطابت میکند در روز و در شب

حقیقت دوست را بی کام و بی لب

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۱ - سؤال کردن مرید از پیر در حقایق فرماید

 

ترا امروز جاهست و مراتب

چرا باشی ز دیدخویش غائب

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۷ - سؤال کردن در علم تفسیر فرماید رحمةاللّه

 

بسی خون خوردهام در روز و در شب

بسی اینجا کشیدم رنج با تب

عطار
 

اوحدی » منطق‌العشاق » بخش ۷۷ - در خاتمت کتاب

 

در آن مدت، که بود از محنت تب

جهان بر چشم من تاریک چون شب

اوحدی
 

شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۱۸ - قاعده در بیان سیر نزول و مراتب صعود آدمی

 

چو جزویّات شد بر وی مرتّب

به کلّیّات ره برد از مرکّب

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۳۷ - جواب

 

مراتب باقی و اهل مراتب

به زیر امر حق والله غالب

شیخ محمود شبستری
 

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۳۳ - جواب دادن حورزاد جمشید را

 

هزارش دل نهان در گوشه لب

هزارش جان روان با آب غبغب

سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۶۲ - نامه جمشید به خورشید

 

مطول رقعه ای ببریده در شب

چو زاغ شب به دنبالش مرکب

سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۷۰ - رفتن جمشید به دژ خورشید و دیدن او

 

چو زنگی سیه در سهمگین شب

نهاد انگشتشان انگشت بر لب

سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۷۴ - قطعه

 

پاسخ افسر ، به مهراب بازرگان

چو بشنید آن فسون افسر ز مهراب

سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۸۲ - آزاد شدن خورشید

 

چو در دژ شد به نزد آن شکر لب

مهی را یافت همچون ماه یک شب

سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۹۹ - غزل

 

چو شاه چین ز مشرق راند موکب

روان شد خیل زنگی سوی مغرب

سلمان ساوجی
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶

 

بیادت زنده ام، اینست مشرب

مدامت بنده ام، اینست مذهب

جمال جان فزایت را بشادی

همه امید می داریم، یا رب

چو پیدا گشت اسرار «اناالحق »

[...]

قاسم انوار
 
 
۱
۲
۳
۴
۱۰
sunny dark_mode