یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۱
به بزم اندر حریف جام و باده
نمرده هر که را او جام داده
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۵ - حکایت
روان شد در فضای خانه باده
تو گفتی نهری از کوثر گشاده
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۵ - حکایت
من بیچاره از دور ایستاده
ز حیرت دیده عبرت گشاده
جیحون یزدی » دیوان اشعار » مراثی » شمارهٔ ۴ - در شهادت ولی داور علی اکبر علیه السلام
بقتلش نیز خیلی دیوزاده
کمر بربسته و بازو گشاده
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۸۶ - مجمعالاهواء
به پیش چشم او هر سو فتاده
ز بیماران دل بر مرگ داده
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۸۹ - المحفوظ
ز حفظ حق مخالفها نهاده
که آن در قول و فعل است و اراده
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۳۸ - الموت
فلاطون داده خود فتوی زیاده
بر این موتت ز «موتوابالاراده»
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۲۷ - باغ کربلا
شما پا بر فراز گل نهاده
تن عباس بی دست اوفتاده
صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۲ - حمایت در فریب دنیا
به چشم حور و غلمان سرمه داده
به رضوان روزن جنت گشاده
صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۳ - نصیحت سقراط سلطان را
به سامان خردمندان ساده
ز اسب خودستایی شو پیاده
صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۴ - در بیوفایی زن و فرزند
غذایت را به طفلی از چه داده
لطافت از چه در طبعت نهاده
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۲۲ - فی المناجات
خدایا سینه من را صفا ده
دلم را حکمت بی منتهی ده
ادیب الممالک » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۵ - حسبحال آذربایجان و خراسان هنگام تعدیات و بمباردمان سپاهیان روس تزاری
من آنجا بر سر پای ایستاده
عنان صبر و تاب از دست داده
ز دیده سیل خون بر رخ گشاده
دل اندر رحمت باری نهاده
اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۷۲ - بروی او در دل ناگشاد
بروی او در دل ناگشاد
خودی اندر کف خاکش نزاده
ضمیر او تهی از بانگ تکبیر
حریم ذکر او از پا فتاده
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۰ - نامهٔ منظوم
به قربان حضور شاهزاده
که آیین وفا ازکف نهاده
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۰ - نامهٔ منظوم
سخن تا چند بافم زین زیاده
زیادت باد عمر شاهزاده
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۲ - بچهٔ ترس
گه رفتن منظم پا نهاده
چو وقت مشق، سرهنگ پیاده
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۶ - در اثبات خدا
شدی قائل به یک برهان ساده
که باشد شمس گردان ایستاده
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۶ - در اثبات خدا
وگر وجدانت نپذیرد شهاده
برو در سایهٔ فکر و اراده
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۹ - هُمر -اَبرخیس
گرفت این گونه عیب از شیر ماده
که چون تو دیر در عالم که زاده؟