گنجور

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵

 

سحرگاهی شدم سوی خرابات

که رندان را کنم دعوت به طامات

عصا اندر کف و سجاده بر دوش

که هستم زاهدی صاحب کرامات

خراباتی مرا گفتا که ای شیخ

[...]

عطار
 

عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » بسم الله الرحمن الرحیم

 

همه از بود تست ای جوهر ذات

که رخ بنمودهٔ در جمله ذرّات

عطار
 

عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » در نعت سید المرسلین صلی اللّه علیه و سلم

 

چو نور پاک اوست از پرتو ذات

نظر افکند سوی جمله ذرّات

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش سیزدهم » (۱۳) مناجات آن بزرگ با حق تعالی

 

سحرگاهی بزرگی در مناجات

زبان بگشاد وگفت ای قایم الذات

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش نوزدهم » (۱۲) حکایت حلّاج با پسر

 

که تو در ره نهٔ مرد قوی ذات

که تنها دم توانی زد بمیقات

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او

 

سری کو سرکشد از حکم این ذات

بپای پیلش اندازم بشهمات

عطار
 

عطار » بلبل نامه » بخش ۲۰ - حکایت گربه و موش و باده

 

به مستی جمله رندان در خرابات

همی گویند بیهوده خرافات

عطار
 

عطار » بلبل نامه » بخش ۳۵ - آمدن هدهد در نصیحت بلبل باو که راه بسی باریکست

 

روا دای که رندان خرابات

برند از خون تو سازند طلسمات

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش اول » بخش ۱ - المقالة الاولی فی التوحید

 

زهی فر و حضور نور آن ذات

که بر هر ذرهٔ می‌تابد ز ذرات

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش اول » بخش ۱ - المقالة الاولی فی التوحید

 

نکو گوئی نکو گفتست در ذات

که التوحید اسقاط الاضافات

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش دهم » بخش ۱ - المقاله العاشر

 

برای آن فرستادند اینجات

که تا امروز سازی برگ فردات

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش سیزدهم » بخش ۱ - المقاله الثالث عشر

 

زمانی اشک ریزم در مناجات

زمانی درد نوشم در خرابات

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش هفدهم » بخش ۵ - الحکایه و التمثیل

 

شنودم از یکی صاحب کرامات

که شد روزی جهودی در خرابات

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش هفدهم » بخش ۵ - الحکایه و التمثیل

 

اگر وقت آمد ای مرد خرافات

سری بیرون کن از کوی خرابات

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم

 

بلی قومی که گم گشتند ازان ذات

فقالوا ربّنا ربّ السّموات

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۱ - دگر بار رفتن دایه پیش هرمز

 

پس آنگه دایه آمد در مراعات

بدو گفت ای برخ ماه ازتو شهمات

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ

 

چو یافت از شاه بسیاری مراعات

شهش گفتا دگر یابی مکافات

عطار
 
 
۱
۲
۳
۱۵
sunny dark_mode