عطار » هیلاج نامه » بخش ۳ - در معراج حضرت خاتم صلی الله علیه و آله
همی شد تا بجائی کان نه جا بود
که آنجا گاه جای مقتدا بود
عطار » هیلاج نامه » بخش ۶۴ - پرسیدن عبدالسلام ازخضر از سرّ منصور
از آن طاق دو ابرویش دو تابود
که اندر من رآنی کل خدا بود
عطار » هیلاج نامه » بخش ۶۴ - پرسیدن عبدالسلام ازخضر از سرّ منصور
چنان مستغرق دریای لا بود
که گوئی در جهان عین فنا بود
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴۸ - در جواب دادن ابلیس در اعیان فرماید
مرا جز تو دگر اینجا کجا بود
که بود من ز بودت انتها بود
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۵ - در پیدا آوردن حوّا از پهلوی چپ آدم در نمودار سیر کل فرماید
نمود انبیا و اولیا بود
که در جان او ذکی با ذکا بود
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۶ - در خطاب کردن با دل در اعیان کل و گذرکردن از تقلید فرماید
نشاندستی کنون این از کجا بود
که ما را اندر این پیدا لقا بود
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۳ - در مناجات کردن شیطان با حق و یاری خواستن او در بیرون آوردن آدم (ع) از بهشت
حقیقت مرتضی سرّ خدا بود
محمد(ص) ازعیان سرّ بقا بود
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۵ - دروحدت صرف و یکتائی ذات و صفات فرماید
نبُد منصور ذات او بقا بود
که منصور از فنا کلی فنا بود
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۶ - در سؤال کردن کسی از منصور حلّاج در سرّ دوستی حق تعالی و جواب گفتن او با تمام فرماید
از آن رو او همه مکر و ریا بود
ولی عین العیانش منتها بود
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۱ - درخواب دیدن عاشق که گوش معشوق بدست گرفته و از خواب بیدار شدن و گوش خود را در دست خود دیدن فرماید
چنان مدهوش عشق اندر فنا بود
که گوئی آن زمان عین لقا بود
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۶ - حکایت کردن از شیخ شبلی در بی نشانی حسین منصور از عالم و در بی نشانی یافتن فرماید
اگرچه ظاهرت اوّل فنا بود
حقیقت آن زمان عین خدا بود
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۳ - سؤال کردن یکی از حسین منصور در دریافتن اسرار کلّ و جواب دادن او مسائل را
بلا اینجا نمود انبیا بود
که دائم انبیا عین بلا بود
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید
وجود مصطفی نور خدا بود
از آن او پیشوای انبیا بود
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
حقیقت هر چهار اینجا فنا بود
در آن عین فنا دید بقا بود
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۰ - سؤال کردن صاحب راز از شیخ عطّار قدّس سرّه
چنان در قربت کل آشنا بود
که در کون و مکان سرّ خدا بود
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۳۲
برفت آن دل که با صبر آشنا بود
چه می گویم، نمی دانم کجا بود؟
همه شب دیده ام خفتن نداده ست
که بوی گلرخ من با صبا بود
ازان بر گل زند فریاد بلبل
[...]
شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۲۳ - تمثیل در بیان سیر مراتب نبوت و ولایت
زمان خواجه وقت استوا بود
که از هر ظل و ظلمت مصطفا بود
شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۳۷ - جواب
چه حاصل مر تو را زین بود نابود
کز او گاهیت خوف و گه رجا بود
شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۳۷ - جواب
چو بود توست یک سر همچو نابود
نگویی که اختیارت از کجا بود