جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۳۶ - به آب نیل درآمدن یوسف علیه السلام و غبار سفر از خود شستن و به قصد بارگاه پادشاه مصر در هودج نشستن
گمان شد ناظران را کافتاب است
که طالع گشته از نیلی سحاب است
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۳۸ - به معرض بیع درآوردن مالک یوسف را علیه السلام و خریدن زلیخا وی را به اضعاف آنچه دیگران می خریدند
به بیداریست یا رب یا به خواب است
که جان من ز جانان کامیاب است
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۶۸ - نکاح بستن یوسف علیه السلام زلیخا را به فرمان خدای تعالی و زفاف کردن با وی
که این تشنه که بر لب دیده آب است
به بیداریست یارب یا به خواب است
سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۹۵ - نامه نوشتن پیغمبر صلی الله علیه و سلم به پرویز
مخور خرمن، مگو کین ده خراب است
که بر هر یک جوی، سالی حساب است
اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۱۳ - عاشق شدن پروانه
خوش آن دم کز وصالت دل کباب است
دلت می سوزد و چشمت پر آب است
وحشی بافقی » ناظر و منظور » پایهٔ سریر معانی بر عرش نهادن و گام فکر در عرصهٔ سپهر گشادن در مدح شهسواری که فضای هستی گویی از اقلیم اوست
که جای خشت زن بزم شراب است
به جای قالب خشتش رباب است
وحشی بافقی » ناظر و منظور » رفتن شاهزاده منظور به شکار و باز را بر کبک انداختن و شام فراق ناظر را به صبح وصال مبدل ساختن
ازین آواز دل در اضطراب است
رگ جان زین صدا در پیچ و تاب است
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۴ - در ستایش حضرت پیغمبر«ص»
فروزان نیری کاندر نقاب است
ازو عالم سراسر آفتاب است
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳۶ - در توصیف دشتی که رشک گلزار بهشت بود و تفرج شیرین در آن دشت و رسیدن نامهٔ خسرو به او
اگر درهم شوی بس ناصواب است
نه جرم تشنه و نه جرم آب است
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - در تعریف کشمیر و توصیف راه آن
چه شد شاخش اگر پر پیچ و تاب است
کمند سرخ عیار شراب است
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - در قحط سال
کنون او را همین بر سر حباب است
ولی آن هم هوادار سراب است
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - در قحط سال
چنان عالم ز بی برگی خراب است
که مرغ از بهر یک دانه کباب است
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶ - وصف و ذم فرس
ز بس نرمی که او را در شتاب است
به صدر زین او مخمل به خواب است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۳۴
کجا میل کبابم در شراب است؟
بط می هم شراب و هم کباب است
چو بط، جانم بود در عالم آب
به چشم من جهان بی می سراب است
هر آن آهی که دارد لختی از دل
[...]
قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۷ - اوصاف دلربایی باغ فرحبخش
چنان برگ گلش پر آب و تاب است
که گویی غنچه مینای گلاب است
قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۷ - اوصاف دلربایی باغ فرحبخش
ز شبنم بس که خاکش کامیاب است
بر او نقش قدم نقشی بر آب است
قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۱۸ - تعریف چشمه اچول
خداوندا ندانم این چه آب است
که چشم خضر بر وی چون حباب است
قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۲۸ - تعریف تخت سلطنتی و تاریخ ساخت آن
ز شادابی دُرش دریای آب است
طلایش را عیار آفتاب است
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۹ - پرسیدن رام از بسوامتر حقیقت گنگ که چگونه از آسمان بر زمین آمده و جواب دادن او
همه آبِ جهان لخت سراب است
که جاتک تشنۀ آبِ حباب است
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۴۳ - بیان کردن سرپ نکا، حسنِ سیتا را برای راون و عاشق شدن راون
رخش از خندهٔ صبح انت خاب است
جهان آرزو را آفتاب است