گنجور

صفی علیشاه » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱

 

دلا دیدی که در درماندگی ها

نبودت ملجائی جز آل طاها

ز پا صد بار افتادی و دستت

علی بگرفت و اولادش بهرجا

یکی بر بند بار از ملک هستی

[...]

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۱۰

 

سراغت دارم دارم ای ماه یگانه

حریفان را روی هر شب بخانه

چون آئی نزد ما ننشسته بر جا

دراندازی پی رفتن بهانه

خوش آنروزی که بودی یار باما

[...]

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۱۴

 

کرم‌های ترا هرگز فراموش

نخواهم کرد اگر کردم کفن‌پوش

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۳۲

 

بسیج می کن ای فرخنده اوصاف

بشارت ده که سیمرغ آمد از قاف

غباری کز زمین در راه او خاست

مصفاتر بد از آئینه صاف

گذشت ادوار ما قبل از بد و نیک

[...]

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۳۴

 

صفی یا رب که مخلوقست و نادار

بناداری کم از کل خلایق

تواند کرد عفو هر گناهی

تو دانی کاندرین دعویست صادق

عجب نبود تو بخشی گر گناهش

[...]

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۴۴ - نسب‌نامه

 

کنون خواهم دروداز حق دگر باز

بروح انبیا و اهل اعجاز

درد اول بروح پاک آدم

که باشد صفوه الله مکرم

دگر نوح نبی‌الله و دیگر

[...]

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

به نام آنکه بنیاد جهان کرد

عیان نقش زمین و آسمان کرد

بعارف نور قلب و ذوق جان داد

بیان معرفت بعد از عیان داد

به عقل آموخت ادراک حقایق

[...]

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲ - باب الالف

 

الف باشد گرت فهم عبارت

بود بر اول الاشیاء اشارت

مقام نقطه کان ذات احد بود

تجلی در الف از نقط فرمود

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳ - بیان الاتحاد

 

ز لفظ اتحاد ار نکته دانیست

شهود حق واحد خوش بیانیست

همان واحد که بر کل است معبود

ز کل یکتا و کل بر اوست موجود

باو گر متحد باشند اشیاء

[...]

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴ - الاتصال

 

کنون بشنو که در ضمن مقالت

کنم واقف ز سر اتصالت

عیان عید باشد ذات خود را

بهستی متصل ذات الاحد را

ابا قطع نظر اندر کم و بیش

[...]

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵ - الاحد

 

احد در نزد صوفی اسم ذاتست

که مطلق ز اعتبارات صفاتست

بود مشروط او بر شرط اطلاق

زهر نسبت که پنداری بود طاق

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۶ - الاحدیه

 

احدیت بود وصفی که ساقط

در او باشد صفتها با روابط

بود وصفی که او خود عین ذاتست

برون از جمع اسماء و صفات است

نه اسم و رسم را آنجا مقام است

[...]

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۷ - احدیه الجمع

 

احدیت که جمع اندر بیانست

بلا اسقاط ولا اثبات آنست

بلا اثبات ز آن باشد محقق

که از هر نسبتی فرد است و مطلق

بلا اسقاط ز آنره که در وی

[...]

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۸ - احصاء الاسماء

 

اگر صاحبدلی بشنو کماهی

ز من احصا اسماء الهی

تحقق بروی اندر واحدیتی

فنای عبد از رسم دوئیت

فنا از شأن خلقی جمله گشتن

[...]

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۹ - الاحوال

 

بود احوال افاضات مواهب

سوی عید از جناب رب واجب

شود وارد بعبد از حسن اعمال

که قلب و نفس از و گردد نکو حال

ز حق نازل بمحض امتنان است

[...]

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۰ - الاحسان

 

گر از روی خرد باشی مصدّق

شنو تحقیق احسان از محقق

عبودیت بود تفسیر احسان

اگر یابد تحقیق بهر انسان

کنی آن‌سان مراعات ادب را

[...]

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۱ - الاراده

 

اراده مر محبت را مبادیست

محب را جانب محبوب هادیست

بود در اقتضا حال ارادت

دواعی حقیقت را اجابت

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۲ - ارائک التوحید

 

شنو زارائک التوحید باری

که آن اسمای ذاتیه است آری

چو کون او مظاهر بهر ذاتست

در اول کان تو گو جمع صفاتست

خود آنرا گفته صوفی واحدیت

[...]

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۳ - الاسم

 

ز اسم ار اصطلاح ما بدانی

عجب باشد اگر در لفظ مانی

مراد از اسم نزد ما مسمی است

که او را اعتبار لفظ و معنی است

بوجهی اسم گویم عین ذات است

[...]

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۴ - الاسماء الذاتیه

 

کنون گفتارم از اسماء ذاتیست

که مبنی بروجود غیر او نیست

بود مخصوص ذات حی دیموم

بمثل عالم و قدوس و قیوم

خود این اسماء بحکم اولیت

[...]

صفی علیشاه
 
 
۱
۲
۳
۲۷
sunny dark_mode