گنجور

فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۸

 

سواران ترکان بسی دیده‌ام

عنان پیچ زین‌گونه نشنیده‌ام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۶

 

کجا چون شب تیره من دیده‌ام

ز پیر و جوان نیز نشنیده‌ام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۸

 

چنین داد پاسخ که نشنیده‌ام

چنین نام هرگز نپرسیده‌ام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۸

 

من آورد رستم بسی دیده‌ام

ز جنگ آوران نیز بشنیده‌ام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۱۲

 

چنین اژدها من بسی دیده‌ام

که از رزم او سر نپیچیده‌ام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۱۲

 

نه از من که نر اژدها دیده‌ام

گر آواز آن گرگ بشنیده‌ام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۱۲

 

سرافراز گردان بسی دیده‌ام

سواری بدین گونه نشنیده‌ام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۳

 

سکندر بدو گفت نشنیده‌ام

نه کس را ز شاهان چنین دیده‌ام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۲

 

کزیشان جز از نام نشنیده‌ام

نه در نامهٔ خسروان دیده‌ام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۹

 

سواری چنین کز شما دیده‌ام

ز کنداوران هیچ نشنیده‌ام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۱۰

 

چنین درد و سختی بسی دیده‌ام

که روزی ز شادی نپرسیده‌ام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۱۳

 

که من دستبرد ورا دیده‌ام

ز کار آگهان نیز بشنیده‌ام

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۱۴

 

گر آنست رستم که من دیده‌ام

بسی از نبردش بپیچیده‌ام

فردوسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۴ - پرسشی دیگر از برهمن

 

برهمن ز کس گفت نشنیده ام

من اش همچنان استخوان دیده ام

اسدی توسی
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۰۳ - خواب دیدن زال و سخن گفتن با رستم

 

بدو گفت خوابی عجیب دیده ام

کزآن گونه خوابی نه بشنیده ام

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۲ - حکایت در تدبیر و تأخیر در سیاست

 

ز خصمت همانا که نشنیده‌ام

نه آخر به چشم خودم دیده‌ام؟

سعدی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۸۴

 

چو نام تو در نامه‌ای دیده‌ام

به نامت که بر دیده مالیده‌ام

به یاد زمین‌بوس درگاه تو

سراپای آن نامه بوسیده‌ام

ز نام تو آن نامه نامدار

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۰

 

چو نام تو در نامه ئی دیده ام

بنامت که بر دیده مالیده ام

بیاد زمین بوس درگاه تو

سراپای آن نامه بوسیده ام

زنام تو وان نامه ی نامدار

[...]

خواجوی کرمانی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode