گنجور

فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۱۵

 

ازان پس خروشیدن ناله خاست

ز قلب و چپ لشکر و دست راست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۱۵

 

بپیچید زان پس سوی دست راست

بدانست کان روز روز بلاست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۱۷

 

سراسر جهان گشت بر شاه راست

همی گشت گیتی بران سان که خواست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۲

 

چو بهری ز گیتی برو گشت راست

که کین سیاوش همی باز خواست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۲

 

سر مرز توران در شهر ماست

ازیشان به ما بر چه مایه بلاست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۳

 

نگه کرد کو کیست و شهرش کجاست

بدین آمدن سوی توران چراست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۶

 

ازان پس نشان تهمتن بخواست

بپرسید و گفتش که رستم کجاست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۶

 

بگیو آنگهی گفت رستم کجاست

که پشت بزرگی و تخم وفاست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۸

 

بپرسید زنگه که خسرو کجاست

چه آمد برویش که ما را بخواست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۱۱

 

ز یزدان جان آفرین زور خواست

بزد دست و آن سنگ برداشت داست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۱۳

 

درآمد چو باد اشکش از دست راست

ز گرسیوز تیغ‌زن کینه خواست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان بیژن و منیژه » بخش ۱۴

 

بیاورد و بسپرد و بر پای خاست

چنان پشت خمیده را کرد راست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۸

 

که گردان کجایند و مهتر کجاست

که دارد چپ لشکر و دست راست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۸

 

وگر تو نیایی به جنگم رواست

زواره گرازه نگر تا کجاست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۹

 

اگر جنگ جوید سلیحش کجاست؟

زره دارد از من چه بایدش خواست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۹

 

بدو گفت گر کارزارت هواست

چنین بر خرد کام تو پادشاست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۳

 

تو با دشمن ار خوب گویی رواست

از آزادگان خوب گفتن سزاست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۴

 

چو پیمان همه کرده باشیم راست

ز من خواسته هرچ خسرو بخواست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۸

 

ز یارانش گیو آنگهی نیزه خواست

همی گشت هر سو چپ و دست راست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۸

 

همی کرد بر بارگی دست راست

به اسب اندر آمد نبود آنچ خواست

فردوسی
 
 
۱
۱۷
۱۸
۱۹
۲۰
۲۱
sunny dark_mode