×
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
لغزش به بخش حاشیههای شعر
|
|
لغزش به بخش تصاویر نسخههای خطی، چاپی و نگارههای هنری مرتبط با شعر
|
|
لغزش به بخش ترانهها و قطعات موسیقی مرتبط با شعر
|
|
لغزش به بخش شعرهای همآهنگ
|
|
لغزش به بخش خوانشهای شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
به اشتراکگذاری متن شعر جاری در گنجور
|
|
مشابهیابی شعر جاری در گنجور بر اساس وزن و قافیه
|
|
مشاهدهٔ شعر مطابق قالببندی کتابهای قدیمی (فقط روی مرورگرهای رومیزی یا دستگاههای با عرض مناسب)
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
زمان تا زمان زینش بر ساختی
همی گرد گیتیش بر تاختی
بکشتی و مغزش بپرداختی
مر آن اژدها را خورش ساختی
یکی را دم اژدها ساختی
یکی را به ابر اندار افراختی
ز مادر بزادم بینداختی
به کوه اندرم جایگه ساختی
ز مازندران هدیه این ساختی
هم از گرگساران بدین تاختی
که بر شاه ایران کمین ساختی
بپیوستن اندر بد انداختی
به جنگ زمین سر به سر تاختی
کنون باسمان نیز پرداختی
بخوردی و در آتش انداختی
برین گونه بر جادویی ساختی
به ایران پدر را بینداختی
به توران همی شارستان ساختی
بدو گفت با من چه بد ساختی
چرا خیره بر آتش انداختی
همه دوده را سر برافراختی
برین نیکبختی که تو ساختی
تو کشتی به آب اندر انداختی
ز رستم همی چاکری ساختی
به نو هر زمانیش بنواختی
چو رفتی بر تخت بنشاختی
بسی تخت شاهان بپرداختی
سرت را به گردون برافراختی
گزیدی به رنجش علف ساختی
تن آگنده کرم آن پرداختی
چو جایی ز دشمن بپرداختی
دگر بدکنش سر برافراختی
چرا بندم از چرم خر ساختی
بزرگی به خاک اندر انداختی
چنو مرد را ارج نشناختی
بخواری زتخت اندرانداختی
سرشکش سوی دیگر انداختی
وگر دست جای دگر آختی
که تا کره او را همیتاختی
زمان تا زمانش بینداختی