گنجور

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۱ - دیدن گرشاسب برهمن را

 

ز دل دود غم رفته بر آفتاب

دو دیده چو دریا دو رخ جوی آب

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۱ - دیدن گرشاسب برهمن را

 

همی ماهی آورد از قعر آب

بپختی میان هوا ز آفتاب

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۱ - دیدن گرشاسب برهمن را

 

کرا مُرد سنگی گران در شتاب

ببندند و زود افکنندش در آب

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۳ - دیگر پرسش گرشاسب از سرشت جهان

 

دمید آتش از خشکی و تف و تاب

ز سردی و ترّی پدید آمد آب

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۳ - دیگر پرسش گرشاسب از سرشت جهان

 

چو نم دار جامه که بدهیش تاب

بیفشاریش زو بپالاید آب

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۳ - دیگر پرسش گرشاسب از سرشت جهان

 

پس از تف آن آتش و عکس آب

برآمد بخار و ز نو داد تاب

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۸ - گشتن گرشاسب با مهراج گرد هند

 

چو دریا به شورش گرفتی شتاب

یکی طشت بودش بکردی پر آب

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۹ - صفت جزیره دیگر

 

همی هر گه از چشم آن چشمه آب

شدی در هوا همچو تیر از شتاب

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۵۱ - دیگر جزیره که آن رامنی خوانند

 

از ایدر برد نزدش اندر شتاب

به چنگال میوه به منقار آب

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۵۳ - شگفتی دیگر جزیره

 

از آن پس چو چشمی بدی نیم خواب

فشاندی ز مژگان چو گرینده آب

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۵۴ - شگفتی دیگر جزیره

 

در آن گلستان چشمه ای روشن آب

خوش آبی به بویندگی چون گلاب

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۵۴ - شگفتی دیگر جزیره

 

بدان چشمه ژرف هم در شتاب

شدند آشنا بر کسان زیر آب

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۵۵ - صفت جزیره اسکونه

 

بریمش درین خانه هنگام خواب

بشویند چهرش به مشک و گلاب

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۵۸ - آمدن گرشاسب به جزیره هدکیر

 

هر آن ماهیی کاو فتادی ز آب

بدو باد جستی شدی سنگ ناب

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۶۰ - جنگ گرشاسب با اژدها و شگفتی ماهی وال

 

بدین گونه مارست کز زهر تاب

کند مرد را آرزومند آب

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۶۰ - جنگ گرشاسب با اژدها و شگفتی ماهی وال

 

به یزدان که داد از بر خاک و آب

زمین را درنگ و زمان را شتاب

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۶۰ - جنگ گرشاسب با اژدها و شگفتی ماهی وال

 

پدید آورد تیره سنگی در آب

کند زو همان آب دُرّ خوشاب

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۶۲ - شگفتی جزیره ای که مردم سربینی بریده داشت

 

بد از کهربا زرد گوهر در آب

درخشنده چون در سپهر آفتاب

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۶۳ - شگفتی جزیره درخت واق واق

 

از آن ابر مرغان در آن ژرف آب

ببودند پنهان هم اندر شتاب

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۶۵ - دیدن گرشاسب دخمه سیامک را

 

گهِ تشنگی بخشد از بیخم آب

به گرما کند سایه ام ز آفتاب

اسدی توسی
 
 
۱
۲
۳
۴
۶
sunny dark_mode