گنجور

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۳ - نام نکو

 

اندر این عهد که قحط کرمست

بنه از نام نکو انباری

صیت احسان ببهائی اندک

میفروشند بخر بسیاری

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۷۴ - و قال ایضا یمدحه

 

ای که در شیوۀ گوهر باری

ابر خواهد ز بنانت یاری

در قفس کرد سر خامۀ تو

طوطیانرا بشکر گفتاری

این چه خلقست بدین زیبایی؟

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۸۱ - و قال ایضآ یمدحه

 

ای بتو مملکت و ملّت را

تازه گشته زنو استظهاری

فخر دین صاحب عادل که بشست

دولت تو اثر هر عاری

از کتاب لطفت گل ورقی

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۲۸

 

آنچ در سینه نهان می‌داری

درنیابند چه می‌پنداری

خفته پنداشته‌ای دل‌ها را

که خدایت دهدا بیداری

هر درخت آنچ که دارد در دل

[...]

مولانا
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٨٣٨

 

دست اگر در دهان شیر کنی

وز پی قوت لقمه برداری

نزد ابن یمین ستوده ترست

زانکه حاجت بسفلگان آری

ابن یمین
 

جامی » هفت اورنگ » سبحة‌الابرار » بخش ۹۸ - حکایت پیر آزاده با جوان محتشم زاده

 

کای ز گفتار تو بر من باری

می شناسی که کیم گفت آری

جامی
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۵۹

 

بینم ای ترک عجب خونخواری

خود بگو بار منی یا یاری

دلم ازدست توخون شد به برم

بسکه بد عهد وجفا کرداری

مشک نارند زتاتار به فارس

[...]

بلند اقبال
 
 
۱
۲
sunny dark_mode