گنجور

سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۶ - در مدح بهرامشاه

 

مست گشتم ز لطف دشنامش

یارب آن می بهست یا جامش

عنبرش خلق و زلف هم خلقش

حسنش نام و روی هم نامش

دل به چین رفت و بازگشت و ندید

[...]

سنایی
 

حمیدالدین بلخی » سفرنامهٔ منظوم » آغاز کتاب

 

نی که از بیم خوی خودکامش

باد را راه نیست بر بامش

حمیدالدین بلخی
 

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۱۲

 

جدلی فلسفی است خاقانی

تا به فلسی نگیری احکامش

فلسفه در جدل کند پنهان

وانگهی فقه برنهد نامش

مس بدعت به زر بیالاید

[...]

خاقانی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۱ - شکار کردن بهرام و داغ کردن گوران

 

پر برآورده پای از اندامش

دستِ پَرکن شکسته از گامش

نظامی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۱ - شکار کردن بهرام و داغ کردن گوران

 

شه که بهرام گور شد نامش

گوی برد از سپهر و بهرامش

نظامی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۰ - داستان بهرام با کنیزک خویش

 

همچنانه آن بت گل‌اندامش

بردی از زیر خانه بر بامش

نظامی
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۹۰

 

مست گشتم ز ذوق دشنامش

یا رب آن می بهست یا جامش

طرب افزاترست از باده

آن سقط‌های تلخ آشامش

بهر دانه نمی‌روم سوی دام

[...]

مولانا
 
 
۱
۲
sunny dark_mode