رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۷
گاو مسکین ز کید دمنه چه دید؟
وز بد زاغ بوم را چه رسید؟
کسایی » دیوان اشعار » گازُر
کوی و جوی از تو کوثر و فردوس
دل و جامه ز تو سیاه و سپید
رخ تو هست مایهٔ تو، اگر
مایهٔ گازران بود خورشید
ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۷
چون همی بودهها بفرساید
بودنی از چه میپدید آید؟
زانکه او بوده نیست و سرمدی است
کانچه بوده شود نمیپاید
وانچه نابوده نافزوده بود
[...]
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » ترکیبات و ترجیعات » شمارهٔ ۱ - در مدح خواجه رشیدالدین
پرده گل همه صبا بدرید
کرد چهره به شرم شرم پدید
ابر پوشید روی ماه وز برق
رایت روی ماه بدرخشید
با صیادوار دست گشاد
[...]
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۶ - مناجات در تنزیه و تقدیس حضرت باری سبحانه تعالی
ای برآرندهٔ مه و خورشید
نقشبند جهان بیم و امید
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۲۹ - قائد نفوس السالکین و نزهه قلوب المحققین
دم به تجرید زنکه بی تجرید
نرسد کس به عالم توحید
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۴ - فصل تنزیه قِدم
نگذارد به تو فلک جاوید
رنگ زرد و سیاه و سرخ و سپید
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۸ - التمثیل فی اصحاب تمنّی السوء
راد مردی ز غافلی پرسید
چون ورا سخت جلف و جاهل دید
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۱۸ - فی زینةالاطفال
زاینه روی به بُوَد خورشید
پشت او خواه سیاه و خواه سپید
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۲۳ - اندر تضرّع و عجز
آن چراغ ترا به تست امید
خود برآید به تافتن خورشید
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۲۳ - اندر تضرّع و عجز
پس چو شد روی عقل و شرم سپید
رو تو یکسان شمار بیم و امید
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۲۹ - اندر وجود و عدم
دست تو چون به شاخ مرگ رسید
پای تو گرد کاخ برگ دوید
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۳ - اندر رزق گوید
کافر و مؤمن و شقی و سعید
همه را روزی و حیات جدید
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۳ - اندر رزق گوید
آن زمانی که جان ز تن برمید
به یقین دان که روزیت برسید
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۷ - اندر حب و محبت
چون خدایت به دوستی بگزید
چشم شوخ تو دیدنی همه دید
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۸ - اندر تجرید گوید
هرکه خواهد ولایت تجرید
وآنکه جوید هدایت توحید
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۹ - فی سلوک طریق الآخرة
چون درآمد به طارم توحید
روح و دل زآستانهٔ تجرید
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۴۰ - التمثیل لابن الغافل والاب العاقل
ساز پیرایه در ره تجرید
هم سر از شرع و هم سر از توحید
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۴۵ - التمثّل فیالرؤیاء و تعبیره و هو ثمانون رؤیا عجیبة
هست فرزند آلت تولید
نیک و بد زشت و خوش شقی و سعید
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۴۶ - فی رؤیا الأثواب و الأوانی
بستگی آیدت ز قفل پدید
چون گشایش که آیدت ز کلید