اوحدی » جام جم » بخش ۱۲۸ - خطاب به خواجه غیاثالدین محمد
با تو همراه کردهاند از غیب
سروری، چون کف کلیم از جیب
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » دیباچه » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم
جذبشان در کشیده از ره جیب
تا به خلوتسرای عالم غیب
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل اول » بخش ۷ - تحقیق
نردبان پایۀ سراچۀ غیب
هست از دامن تو تا ز جیب
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل دوم » بخش ۸ - وصف الحال
جمع کردم بسی کلام غریب
کردم آنگه مصنفات عجیب
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل دوم » بخش ۱۲ - الضلال المبین الفرقة الاولی
پس بیاراست آن به زیور و زیب
تا کند با عوام مکر و فریب
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل سوم » بخش ۲ - عین الیقین
جسم گردد کنون و از ترکیب
مُحْدَث آید قدیم فرد مجیب
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل اول » بخش ۳ - حق الیقین
دارد این ره بسی فراز و نشیب
مخور از مکر عقل خیره فریب
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل دوم » بخش ۶ - التمثیل
مثل چرخ و شکلهای غریب
بشنو از من کنون علی الترتیب
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل دوم » بخش ۶ - التمثیل
گرچه هر دم ز شکلهای غریب
خلق کون و فساد راست نصیب
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل سوم » بخش ۳ - حق الیقین
حق نهد در کفت مفاتح غیب
چونکه برخیزد این تردد و ریب
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل ششم » بخش ۴ - حکایت
معنوی دگر ربوده نصیب
زو رسول و نبی، ولی و حبیب
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل هشتم » بخش ۴ - حکایت
صد به سی و به بیست کرده حسیب
پس خدا را به بیع داده فریب
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل هشتم » بخش ۴ - حکایت
نه مدرّس نه قاضی و نه خطیب
نه معلم نه واعظ و نه ادیب
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۲۶ - در ذکر قلبی آنان که دم از ذکر قلبی زنند و بر خود علامات آن نصب کرده آن را از قبیل ذکر خفیه شمارند و ندانند که آن نیز حکم ذکر جهر دارد بلکه ذکر جهر نیز از آن بهتر است زیرا که در ذکر جهر اصل ذکر متحقق است و احتمال غیر آن ندارد به خلاف ذکر خفیه
پا به دامن کشیده سر در جیب
یعنی افتاده ام به مکمن غیب
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۳۴ - در بیان آنکه حضرت خواجه بزرگوار قدس سره می فرمودند که بنای کار را به نفس می باید کرد چنانکه اشتغال به وظیفه و زمان حال از تذکر ماضی و تفکر در مستقبل را مشغول گرداند و نفس را مگذارد که ضایع گذرد
ما مضی مات و المؤمل غیب
نیست جز نقد وقتش اندر جیب
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۳۷ - در شرح حدیث اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک
پهلوی راست سوی گلشن غیب
پهلوی چپ درین نشیمن ریب
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۷۱ - در بیان آنکه انصاف به عیب خود پرداختن است و نظر به عیب دیگران نه انداختن
هست عیبی به هر سر مو شیب
اینک یک پیری و هزاران عیب
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۸۴ - در تأسف و تلهف بر نایافت صحبت عزیزانی که اذا رأوا ذکر الله نشان ایشان است و اولئک الذین انعم الله علیهم در شأن ایشان است
آنچه باشد به عقل و فهم قریب
که شود منکشف به فکر لبیب