گنجور

سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۳۴

 

آمد آن حور و دست من بربست

زده استادوار نیش به دست

زنخ او به دست بگرفتم

چون رگ دست من ز نیش بخست

گفت هشیار باش و آهسته

[...]

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۱۸ - در جواب عقل «‌و سقیهم ربهم شراباً طهورا»

 

ای تو بر لوح‌کون حرف نخست

آفرینش همه نتیجهٔ توست

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۲۱ - فی تخلص الممدوح و تلخیص الروح‌

 

خرد از گوشه‌ای در آمد چست

گفت این نقد راکه سکهٔ‌توست‌،

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۴۳ - اولیاء الله لایموتون ولکن ینتقلون من دار الی دار

 

آنکه از سر عشق باخبرست

دایم ازخورد و خواب برحذر است

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۵۲ - فصل فی ذکر القلب والتخلص فی العقل

 

هر چه بیرون درون خرگاهست‌

صانع و نقشبندش الله است

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۵۳ - انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون

 

کاف و‌نون چون به یکدگرپیوست

شد پدید آنچه بود و باشد و هست

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۶۱ - فصل فی العافیه

 

هر که در عافیت بداند پست

قدر این مملکت شناسد چیست

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۶۱ - فصل فی العافیه

 

فرخ آن کو به گوشه‌ای بنشست

گشت فارغ زگفتگوی‌ وبرست

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۶۵ - اولئک کالانعام بل هم اضل واُ‌ولئک هم الغافلون

 

نتواند بدان جهان پیوست

زین جهان باد دارد اندر دست

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۶۹ - فصل فی الرزق

 

تن مپرور که جای او گورست

خورش کرم و روزی مور است

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۷۲ - والشمس وضحیها والقمراذا تلیها

 

مردم چشم عالمی به درست

که جهان سر به سر منیراز توست

سنایی
 
 
۱
۲
۳
۹
sunny dark_mode