گنجور

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۰۲ - مدح یکی از آل شیبان

 

ای خداوند عید روزه گشای

بر تو فرخنده شد چو فر همای

مژده ها داردت ز نصرت و فتح

شاد باش و به عز و ناز گرای

ای بر اطراف مملکت برده

[...]

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۰۹ - توسل به یکی از بزرگان پس از سیزده سال حبس

 

ای به رادی بلند ملک آرای

چشم بد دور از آن مبارک رای

چون قضا نام تو زمانه نورد

چون دعا قدر تو فلک پیمای

آفتابی برای دهر افروز

[...]

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳ - توصیف اسب

 

مرکبش فعل برق و صرصر پای

وهم گردد سبک چو خاست ز جای

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱ - مدح ابوالقاسم دبیر

 

چون کند پر کم و ندارد جای

طشت سازد ز آستین قبای

مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۶ - صفت علی نایی

 

از دگر سو علی به نغمه نای

دل برانگیزد ای شگفت ز جای

مسعود سعد سلمان
 

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۱ - در تعریف عمارت و مدح بورشد رشید خاص

 

ای همایون بنای آهو پای

آهویی نانهاده در تو خدای

ایمن از مکر و قصد یکدیگر

در تو شیران و آهوان سرای

سقف تو چون فلک نگارپذیر

[...]

ابوالفرج رونی
 

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴۴۰

 

هست‌ گویی به حکم بار خدای

آفتاب اندر این خجسته سرای

آفتابی که دید در گیتی

بر نهاده کلاه و بسته قبای

سایهٔ ایزدست شاه جهان

[...]

امیر معزی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۲۸ - قالوا اتجعل فیها من یفسد فیها ویسفک الدماء

 

بیش از این در میان چاه مپای

دست بر حبل زن‌، زچاه برآی

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۳۶ - انما اموالکم واولادکم فتنه

 

شعر بگذار و گرد شرع درآی

که شریعت رساندت به خدای

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۵۵ - کل یوم هو فی شأن

 

از سر نفس خیز بهر خدای

تا شوی روشناس هردوسرای

سنایی
 
 
۱
۲
۳
۲۱