×
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۴۷ - قصه عاشق شدن آن دختر ترسا بر آن جوان مسلمان و در مفارقت وی بر بستر مرگ افتادن و جان دادن
یافتیمش به خواری افتاده
پیش صورت به خاک و جان داده
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۵۲ - رفتن معتمر دنبال آواز نالنده بار دوم و یافتن عیینه
دید موزون جوانی افتاده
روی زیبا به خاک بنهاده
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۵۳ - باز نمودن عیینه صورت حال خود را پیش معتمر
به تشهد نشستم آزاده
از شهادت به شهد افتاده
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۲۰ - حکایت دعا کردن پادشاه ترمذ که تا از کنیزکی که به محبت وی از تدبیر ملک بازمانده بود خلاصی یابد
پیش ازین داشتم دلی ساده
از هواهای نفس آزاده
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۱۰ - آغاز قصهٔ شاه و درویش
از همه قید عالم آزاده
لیک در قید عشق افتاده
وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در گله گزاری و ستایش
فیل نر کاو به کو در افتاده
عاجز آید ز پشهای ماده
وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در ستایش ولی سلطان و بکتاش بیگ و قاسم بیگ
ظلم ترک دیار تو داده
به دیار مخالف افتاده
شیخ بهایی » دیوان اشعار » مثنویات پراکنده » شمارهٔ ۱۱ - در نکوهش کسی که اوقات خویش را به مطالعهٔ کتب پردازد و از مبداء غافل ماند
صد مجلد، کتاب بگشاده
در عذاب مخلد افتاده
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲۶
دل بعشق خدای یکتا ده
قطرهای را راهی بدریا ده
تا نماند ز عاشقان اثری
خاک مجنون بآب لیلی ده
جان فرهاد وقف شیرین آر
[...]
صفایی جندقی » دیوان اشعار » قطعات و ماده تاریخها » ۷۹- تاریخ وفات آسیابان جندق
آسیابان جندق از پس شصت
ناوک مرگ را شد آماده
زین سپنجی سرا گذشت و گذاشت
همه اسباب را ز کف داده
تیر و طوق و تغاره و تبره
[...]
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۳ - در مذمت مخدرات و مسکرات
پس به رغم طبیعت ساده
این کشد چرس و آن خورد باده
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۴ - گفتار سوم سبب نظم کتاب
بود پانصد ریال آماده
تا شود قسط قرض را داده
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۱۴ - در صفت محبس تأمینات
کرده در بیخ گوشم آماده
چرخ گردون هزار اراده