حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۶۳۹
این چه ننگ است که آوردی باز
دست میگیر و ز پا می انداز
ننگ شد نام تو از بدعهدی
آشکارا مکن ای عاقل راز
بده انصاف و مکن بیدادی
[...]
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۳ - تاجور ساختن این شاهد غیبی به بی عیبی مباهی به تاج بسمله که مرصع است به جواهر اسماء و صفات الهی
ابروی «نون » وی آن قبله راز
که کند دل ز وی آغاز نماز
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۶ - تخم درود در زمین معذرت کاشتن و خوشه مغفرت درودن و توشه آخرت برداشتن
فرخ آن روز که از مکمن راز
بارگی راند به جولانگه ناز
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۶ - تخم درود در زمین معذرت کاشتن و خوشه مغفرت درودن و توشه آخرت برداشتن
بین که نور بصرت بی تک و تاز
چون به گردون رود و آید باز
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۱۰ - عقد اول در پرده گشایی از گشادگی دل و بیان آنکه در پهلوی راستان به وی توان رسید محروم ماند هر که در پهلوی خویش طلبید
دیده مپسند ازان نور فراز
هستی خویش در آن نور بباز
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۱۶ - عقد سیم در کلام منظوم که ان من الشعر لحکمة عبارتیست از حکمت آمیزی او و ان من البیان لسحرا اشارتیست به سحرانگیزی او
کشد از وزن به بر خلعت ناز
کند از قافیه دامانش طراز
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۱۶ - عقد سیم در کلام منظوم که ان من الشعر لحکمة عبارتیست از حکمت آمیزی او و ان من البیان لسحرا اشارتیست به سحرانگیزی او
بر سر چهره نهد زلف مجاز
شود از پرده حقیقت پرداز
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۱۶ - عقد سیم در کلام منظوم که ان من الشعر لحکمة عبارتیست از حکمت آمیزی او و ان من البیان لسحرا اشارتیست به سحرانگیزی او
گه کند پرده معشوقی ساز
دهد از پرده معشوق آواز
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۱۹ - عقد چهارم در استدلال به ظهور آثار وجود آفریدگار سبحانه ما اعز شأنه و ما اجلی برهانه
پرده از چشم جهان بین کن باز
بنگر پیش و پس و شیب و فراز
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۲۳ - حکایت آن پادشاه مریض که از دست دو طبیب نبض او به اعتدال نمی جست و تا قاروره وجود یکی نشکست مزاج وی از علاج دیگری به صحت نپیوست
حیله ای کرد به دانایی ساز
کان دو دانا به یکی آمد باز
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۲۶ - حکایت آن ماهیان که گوهر حیات در جستجوی دریا باختند و تا به خشکی نیفتادند دریا را نشناختند
برگرفتند تک و پوی نیاز
بحر جویان چه نشیب و چه فراز
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۲۸ - عقد هفتم در شرح تصوف که بستن دست تصرف است و رستن از قید تکلف
نیست زیبنده درین دیر مجاز
آستین کوتهی از دست دراز
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۳۰ - مناجات در اشارت به سعادت ذوق و وجدان و علم و عرفان ارباب تصوف و طلب کمال قوت ارادت که مقدمه آن سعادت است
می نهد در ره تو روی نیاز
بی نیازش ز همه کار بساز
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۳۱ - عقد هشتم در بیان ارادت که عنان قصد از مقاصد مجازی تافتن است و بر باد پای جهد به کعبه مراد حقیقی شتافتن
تا نهی بزم به خلوتگه راز
چنگ وحدت ز نوای تو به ساز
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۳۴ - عقد نهم در مقام توبه که پشت بر مخالفات کردن است و روی در موافقات آوردن
چهره پر گرد کن از خاک نیاز
مژه از خون جگر رنگین ساز
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۳۷ - عقد دهم در کشف سر ورع که کاسر سورت حرص و طمع است و کاشف ظلمت اهوا و بدع
ای که بهر شکمت گردن آز
سوی کاسه چو صراحیست دراز
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۴۰ - عقد یازدهم در مقام زهد که انقطاع رغبت است از نعم فانی و اقتصار همت بر نعیم جاودانی
چشم نرگس به تماشای تو باز
نای بلبل ز نوای تو به ساز
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۴۲ - مناجات در طلب مقام فقر بعد از تحقق به مقام زهد
ای در رحمت تو بر همه باز
غرقه نعمت تو شیب و فراز
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۴۵ - مناجات در توجه به مقام صبر بعد از تحقق به مقام فقر
ای به سویت همه را روی نیاز
چشم لطف تو به روی همه باز
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۴۶ - عقد سیزدهم در بیان صبر که در اجتناب از مناهی رنج بردن است و بر اکتساب مراضی پای فشردن
خاصه صبر تو بر آن نعمت و ناز
کت نشاند به سراپرده راز