مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱ - سرآغاز
سر من از نالهٔ من دور نیست
لیک چشم و گوش را آن نور نیست
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲۵ - مکر دیگر انگیختن وزیر در اضلال قوم
گفت جانم از محبان دور نیست
لیک بیرون آمدن دستور نیست
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۷ - داستان پیر چنگی کی در عهد عمر رضی الله عنه از بهر خدا روز بینوایی چنگ زد میان گورستان
گوش را نزدیک کُن، کان دور نیست
لیک نقل آن به تو دستور نیست
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۳۹ - در صفت پیر و مطاوعت وی
گرچه جسم نازکت را زور نیست
لیک بی خورشید ما را نور نیست
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶۶ - جواب گفتن امیر المؤمنین کی سبب افکندن شمشیر از دست چه بوده است در آن حالت
در چهی افتاد کان را غور نیست
وان گناه اوست جبر و جور نیست
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۳ - قسم غلام در صدق و وفای یار خود از طهارت ظن خود
گر بدید آن شاه جویا دور نیست
لیک ما را ذکر آن دستور نیست
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۴ - انکار فلسفی بر قرائت ان اصبح ماکم غورا
هر دلی را سجده هم دستور نیست
مزد رحمت قسم هر مزدور نیست
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۷ - بیان آنک الله گفتن نیازمند عین لبیک گفتن حق است
جان جاهل زین دعا جز دور نیست
زانک یا رب گفتنش دستور نیست
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴۱ - جواب موسی فرعون را
گفت موسی این مرا دستور نیست
بندهام امهال تو مامور نیست
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴۶ - جواب گفتن ساحر مرده با فرزندان خود
فاش و مطلق گفتنم دستور نیست
لیک راز از پیش چشمم دور نیست
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۷۵ - فرق میان دانستن چیزی به مثال و تقلید و میان دانستن ماهیت آن چیز
پس اگر گویی بدانم دور نیست
ور ندانم گفت کذب و زور نیست
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۵۵ - پرسیدن آن پادشاه از آن مدعی نبوت کی آنک رسول راستین باشد و ثابت شود با او چه باشد کی کسی را بخشد یا به صحبت و خدمت او چه بخشش یابند غیر نصیحت به زبان کی میگوید
گیرم این وحی نبی گنجور نیست
هم کم از وحی دل زنبور نیست
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۰۲ - جواب گفتن خر روباه را کی توکل بهترین کسبهاست کی هر کسبی محتاجست به توکل کی ای خدا این کار مرا راست آر و دعا متضمن توکلست و توکل کسبی است کی به هیچ کسبی دیگر محتاج نیست الی آخره
شرح روضه گر دروغ و زور نیست
پس چرا چشمت ازو مخمور نیست
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۲۵ - مکرر کردن برادران پند دادن بزرگین را و تاب ناآوردن او آن پند را و در رمیدن او ازیشان شیدا و بیخود رفتن و خود را در بارگاه پادشاه انداختن بیدستوری خواستن لیک از فرط عشق و محبت نه از گستاخی و لاابالی الی آخره
گر نگوییم آتشی را نور نیست
ور بگوییم آن سخن دستور نیست
حسینی » کنز الرموز » بخش ۲۳ - در بیان قرب و بعد و کیفیت آن
ای که چشمت را به معنی نور نیست
نزد حق شو حق ز بنده دورنیست
حسینی » کنز الرموز » بخش ۳۷ - در بیان سماع و کیفیت آن میفرماید
این مفرح بهر هر مخمور نیست
لایق آن جز دل پرنور نیست
قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۱
از تو بمقصود ره دور نیست
گر دل و جان غافل و مغرور نیست
از همه ذرات جهان ظاهرست
یار، اگر دیده دل کور نیست
جام من از خم قدیم خداست
[...]
جامی » هفت اورنگ » سلامان و ابسال » بخش ۶ - حکایت آن شاعر که دعوی مداحی شاه کرد و نامه ای مختصر به نام شاه پیش آورد
گرچه حرفی غیر ازین مذکور نیست
مدح تو گر خوانم آن را دور نیست
اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۴۱ - در بیان حقیقت عشق و آثار و احکام آن
هر دلی را کز محبت شور نیست
ز آفتاب عشق او را نور نیست