عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۸ - در شرح احوال خود و خواب دیدن حضرت مولی و شفا دادن او را فرماید
هرکه دارد حبّ او دل زنده است
در میان واصلان فرخنده است
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۸۰ - تنبیه در آنکه از غیرببری و بخود روی آوری تا درحجاب نمیری
او بعمر خویشتن جان کنده است
این زمان در پیش شیطان مانده است
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۸۱ - تمثیل احوال آنهائی که به هر چه توجه پذیرند، رنگ آن گیرند و برای صورت میرند
گفت شیخا او ترا خود بنده است
اوبنور معنی تو زنده است
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۸۲ - در حکایت بیداری بیداردلان که تنبیه است بآگاهی ارباب عرفان و رهائی یافتن از خواب غفلت بیحاصلان
هرکه درخوابست او خربنده است
وآنکه بیدار است او دل زنده است
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۰۱ - در معنی این حدیث کی اغتنموا برد الربیع الی آخره
زان کزو بستان جانها زنده است
زین جواهر بحر دل آگنده است
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶۲ - رجوع به حکایت زید
آن عدم او را هماره بنده است
کار کن دیوا سلیمان زنده است
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۵۴ - دانستن پیغامبر علیه السلام کی سبب رنجوری آن شخص گستاخی بوده است در دعا
هین که آن که کوهها بر کنده است
زو جهان گریان و او در خنده است
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۹۴ - آغاز منور شدن عارف بنور غیببین
جنبشی بینی بدانی زنده است
این ندانی که ز عقل آکنده است
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۲۳ - حکایت آن زاهد کی در سال قحط شاد و خندان بود با مفلسی و بسیاری عیان و خلق میمردند از گرسنگی گفتندش چه هنگام شادیست کی هنگام صد تعزیت است گفت مرا باری نیست
پس بگفتندش چه جای خنده است
قحط بیخ مؤمنان بر کنده است
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۳۶ - حکایت آن درویش کی در هری غلامان آراستهٔ عمید خراسان را دید و بر اسبان تازی و قباهای زربفت و کلاهای مغرق و غیر آن پرسید کی اینها کدام امیرانند و چه شاهانند گفت او را کی اینها امیران نیستند اینها غلامان عمید خراسانند روی به آسمان کرد کی ای خدا غلام پروردن از عمید بیاموز آنجا مستوفی را عمید گویند
کار کن هین که سلیمان زنده است
تا تو دیوی تیغ او برنده است
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » ماده تاریخ » شمارهٔ ۱۲ - در مرگ یوسف نامی سرود
«یوسف » مصر نکویی، از جهان
رفت و، چشم عالمی گرینده است
حلقه در گوش نوازشهای اوست
نام حاتم در جهان تازنده است
هرکجا آزاده مردی در جهان
[...]
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۱
گفت آزاد است او یا بنده است
فانی است او یا که خود پاینده است
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۳۸ - حکایت بشر حافی و توبه او بر دست حضرت امام موسی کاظم ع
از یکی آزاد و صد جا بنده است
در حقیقت مرده صورت زنده است
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۰۰ - بقیه حکایت قاضی و خصم مردی که گوش او مجروح بود
تن اگر شد خاک جان خود زنده است
منزل دلدار را جوینده است
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۴ - جمالی اردستانی قُدِّسَ سِرُّه
هستی بنده حجاب بنده است
ورنه مهر دوست خوش رخشنده است
اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۹ - رکن دوم: رسالت
فرد از حق ، ملت از وی زنده است
از شعاع مهر او تابنده است
اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۱۶ - در معنی اینکه ملت محمدیه نهایت زمانی هم ندارد، که دوام این ملت شریفه موعود است
عشق از سوز دل ما زنده است
از شرار لااله تابنده است
اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۲۴ - خطاب به پادشاه اسلام اعلیحضرت ظاهر شاه «ایده‘ الله بنصره»
روح باحق زنده و پاینده است
ورنه این را مرده ، آن را زنده است
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۷۲ - روح آزاد
تا تو، پنهان از تو، چون و چندهاست
عهدها، میثاقها، پیوندهاست