مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۳ - قسم غلام در صدق و وفای یار خود از طهارت ظن خود
تاسهٔ تو شد نشان آن کشش
بر تو بی کاری بود چون جانکنش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۴ - حسد کردن حشم بر غلام خاص
کی کند دل خوش به حیلتهای گش
آنک بیند حیلهٔ حق بر سرش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۸ - فهم کردن مریدان کی ذاالنون دیوانه نشد قاصد کرده است
گاو نفس خویش را زوتر بکش
تا شود روح خفی زنده و بهش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۰ - امتحان کردن خواجهٔ لقمان زیرکی لقمان را
خواجهٔ لقمان بظاهر خواجهوش
در حقیقت بنده لقمان خواجهاش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۹ - رنجانیدن امیری خفتهای را کی مار در دهانش رفته بود
اندرو نه حیله ماند نه روش
پس کنم ناگفتهتان من پرورش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۴۴ - ترک کردن آن مرد ناصح بعد از مبالغهٔ پند مغرور خرس را
این رئیسان یار دین گردند خوش
بر عرب اینها سرند و بر حبش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۵۳ - حکایت
آنک بیدارست و بیند خواب خوش
عارفست او خاک او در دیدهکش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۶۱ - وصیت کردن پیغامبر علیه السلام مر آن بیمار را و دعا آموزانیدنش
جنس را بین نوع گشته در روش
غیبها بین عین گشته در رهش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۷۹ - اندیشیدن یکی از صحابه بانکار کی رسول چرا ستاری نمیکند
همچو آن اصحاب فیل اندر حبش
کعبهای کردند حق آتش زدش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۹۴ - آغاز منور شدن عارف بنور غیببین
روی آب و جوی فکر اندر روش
نیست بی خاشاک محبوب و وحش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۰۰ - کشیدن موش مهار شتر را و معجب شدن موش در خود
بر شتر زد پرتوِ اندیشهاش
گفت بنمایم ترا تو باش خوش!
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۱۵ - حیران شدن حاجیان در کرامات آن زاهد کی در بادیه تنهاش یافتند
در میان این مناجات ابر خوش
زود پیدا شد چو پیل آبکش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۰ - جمع آمدن اهل آفت هر صباحی بر در صومعهٔ عیسی علیه السلام جهت طلب شفا به دعای او
چون تو وردی ترک کردی در روش
بر تو قبضی آید از رنج و تبش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۶ - رفتن خواجه و قومش به سوی ده
ای بسا از نازنینان خارکش
بر امید گلعذار ماهوش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۶ - رفتن خواجه و قومش به سوی ده
از زر اندود صفاتش پا بکش
از جهالت قلب را کم گوی خوَش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸ - رسیدن خواجه و قومش به ده و نادیده و ناشناخته آوردن روستایی ایشان را
در فرو بستند اهل خانهاش
خواجه شد زین کژروی دیوانهوش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۰ - چرب کردن مرد لافی لب و سبلت خود را هر بامداد به پوست دنبه و بیرون آمدن میان حریفان کی من چنین خوردهام و چنان
ور نگویی عیب خود باری خمش
از نمایش وز دغل خود را مکش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۲ - دعوی طاوسی کردن آن شغال کی در خم صباغ افتاده بود
چون گلستان گشتهام صد رنگ و خوش
مر مرا سجده کن از من سر مکش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۳۰ - جمع آمدن عمران به مادر موسی و حامله شدن مادر موسی علیهالسلام
گشت بیدار او و زن را دید خوش
بوسه باران کرده از لب بر لبش
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۳۳ - پیدا شدن استارهٔ موسی علیه السلام بر آسمان و غریو منجمان در میدان
کرد عمران خویش پر خشم و ترش
رفت چون دیوانگان بی عقل و هش