گنجور

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۴۴ - رجوع به قصهٔ رنجور

 

گرچه آن صوفی پر آتش شد ز خشم

لیک او بر عاقبت انداخت چشم

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۲۲ - بیان این خبر کی الکذب ریبة والصدق طمانینة

 

تو مرا پر درد گو ای محتشم

پیش تو پر درد و پیش خود خوشم

مولانا
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۸۱

 

هر شبی با گریه های خود خوشم

گر چه هست آن روغنی بر آتشم

مرگ شیرین شد مرا از عیش تلخ

زنده گردم، وه کزین شربت خوشم

گل ز باغ وصل نزدیکان برند

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۴۵ - حکایت حسن بصری

 

هر بلایی نیز کاید می کشم

با همه جور و جفایت دلخوشم

اسیری لاهیجی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۰

 

پس برون آورد گل از آتشم

تا بهشتی ساخت نغز و دلکشم

نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۱

 

گفت آزاد است و خواجه محتشم

صاحب خیل و خداوند حشم

نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۶

 

نیم خفته آن کنیزک نیم چشم

می‌بدید و خنده بودش جای خشم

نشاط اصفهانی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۷۷ - خوردن لقمان میوه ی تلخ را از دست خواجه ی خود

 

گر یکی تلخی از آن دستان چشم

کی روا باشد که رو درهم کشم

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۷۸ - در بیان قطع شدن دست عارف در آن شب

 

میر شب را چون برآن افتاد چشم

شعله ور گشتش سعیر قهر و خشم

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۸۰ - در بیان شناختن شخصی آن مرد عارف را

 

ز آب حیوان خوشتر است این آتشم

من در این آتش سمندروش خوشم

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۲۳ - حکایت شعیب پیغمبر و گریه کردن او

 

من که عمری شد در این آتش خوشم

کی ز دوزخ روی درهم می کشم

ملا احمد نراقی
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode