بخش ۱۲۱ - رسیدن آن شخص به مصر و شب بیرون آمدن به کوی از بهر شبکوکی و گدایی و گرفتن عسس او را و مراد او حاصل شدن از عسس بعد از خوردن زخم بسیار و عَسی أَنْ تَکْرَهوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ و قوله تعالی سَیَجْعَلُ اللهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْراً و قوله علیهالسلام اشتدّی ازمّة تنفرجی و جمیع القرآن و الکتب المنزلة فی تقریر هذا
ناگهانی خود عسس او را گرفت
مشت و چوبش زد ز صفرا تا شکفت
اتفاقا اندر آن شبهای تار
دیده بُد مردم ز شبدزدان ضرار
بود شبهای مخوف و منتحس
پس به جد میجست دزدان را عسس
تا خلیفه گفت که ببرید دست
هر که شب گردد وگر خویشِ منست
بر عسس کرده ملک تهدید و بیم
که چرا باشید بر دزدان رحیم
عشوهشان را از چه رو باور کنید
یا چرا زیشان قبول زر کنید
رحم بر دزدان و هر منحوسدست
بر ضعیفان ضربت و بیرحمیَست
هین ز رنج خاص مَسکل ز انتقام
رنج او کم بین ، ببین تو رنج عام
اصبع ملدوغ بُر ، در دفع شر
در تعدی و هلاک تن نگر
اتفاقا اندر آن ایام دزد
گشته بود انبوه پخته و خام دزد
در چنین وقتش بدید و سخت زد
چوبها و زخمهای بیعدد
نعره و فریاد زان درویش خاست
که مزن تا من بگویم حال راست
گفت اینک دادمت مهلت بگو
تا به شب چون آمدی بیرون به کو
تو نهای زینجا غریب و منکری
راستی گو تا به چه مکر اندری
اهل دیوان بر عسس طعنه زدند
که چرا دزدان کنون انبُه شدند
انبهی از تست و از امثال تست
وا نما یاران زشتت را نخست
ورنه کین جمله را از تو کشم
تا شود آمن زر هر محتشم
گفت او از بعد سوگندان پر
که نیم من خانهسوز و کیسهبر
من نه مرد دزدی و بیدادیم
من غریب مصرم و بغدادیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، داستانی درباره یک درویش و عسس (پلیس) روایت میشود. درویش در شبی تاریک به دست عسس گرفتار میشود و او را به شدت میزند. در آن زمان، نگرانی از دزدان در بین مردم وجود دارد و خلیفه به عسس دستور میدهد که با دزدان به شدت برخورد کنند. او بر این باور است که رحم به دزدان نادرست است و باید از ضعیفان محافظت کرد.
درویش میخواهد دلیل وضعیت خود را توضیح دهد و از عسس میخواهد که به او مهلت دهد تا واقعیت را بگوید. او خود را به عنوان یک فرد غریب معرفی میکند که در حقیقت دزد نیست و تنها به مشکل افتاده است. بحثی میان درویش و عسس شکل میگیرد که در آن درویش به ناعدالتیهای موجود در جامعه اشاره میکند. در نهایت، او تأکید میکند که او از بغداد آمده و هیچ نیتی برای دزدی ندارد.
هوش مصنوعی: ناگهان فردی که در حال نگهبانی بود، او را گرفت و با مشت و چوب به او حمله کرد تا از خشم و عصبانیتش بکاهد.
هوش مصنوعی: ناگهان در شبهای تاریکی، مردم در معرض خطر دزدان شبگرد قرار داشتند.
هوش مصنوعی: در شبهای ترسناک و پنهان، من با جدیت دزدان را تحت تعقیب قرار میدادم.
هوش مصنوعی: خلیفه اعلام کرد که هر کسی که در شب در کار خلافی مشغول شود، باید دستش را قطع کرد، حتی اگر این فرد خویشاوند من باشد.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته میشود که حافظه و یاد خداوند به دزدان رحم میکند، در حالی که حاکمیت و قدرت ممکن است به آنها تهدید کند و از آنها بترسد. به عبارت دیگر، حاکمان باید از دزدان بترسند، چرا که ممکن است در دلشان رحم وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: زیبایی و نازنینی که از آنها میبینید، چرا باید به آن اعتماد کنید یا چرا باید به شما قولهای شیرینشان را قبول کنید؟
هوش مصنوعی: رحم کردن به دزدان و افراد شرور، ظلم به افراد ضعیف است و بیرحمی به حساب میآید.
هوش مصنوعی: به خود بیا و از زخم و دردهای شخصی فاصله بگیر؛ به جای آن، به درد و رنج عمومی مردم نگاه کن و آن را درک کن.
هوش مصنوعی: اگر انگشت زخمی شده را ببر، به این معناست که برای جلوگیری از خطر و آسیب بیشتر، باید به وضعیت بدنی و سلامت خود توجه کنی.
هوش مصنوعی: در آن زمان، به طور ناگهانی، دزدی در میان مردم رواج پیدا کرده بود و افرادی که هم زیادی از ثروت برخوردار بودند و هم کسانی که به سختی مبتلا به فقر بودند، مورد هدف قرار میگرفتند.
هوش مصنوعی: در آن لحظه او را دید و به شدت چوبها را تکان داد و زخمهای زیادی به او زد.
هوش مصنوعی: صدای فریاد و ناله آن درویش بلند شد که نزنید، بگذارید تا من وضعیت واقعیام را بیان کنم.
هوش مصنوعی: او گفت: همین حالا به تو فرصتی دادم، بگو تا شب چه زمانی میخواهی بیرون به کوچه بیایی.
هوش مصنوعی: تو در اینجا غریب و ناشناخته نیستی، پس راست بگو که به چه حیلهای میخواهی مرا بفریبی.
هوش مصنوعی: به مردم مسئول گفتند که چرا حالا دزدان اینقدر زیاد و جسور شدهاند.
هوش مصنوعی: از تو و امثال تو، فریبکاران و یاران زشتت را بشناسم.
هوش مصنوعی: اگر من این همه را از تو بگیرم، آنگاه همه چیزهای با ارزش و مهمی که دارم، تباه خواهد شد.
هوش مصنوعی: او گفت که پس از سوگندهایش، در حقیقت من کسی هستم که نه تنها خانه را نابود میکنم، بلکه کیسهها را هم میبرم.
هوش مصنوعی: من نه آدمی هستم که به دزدی و ظلم بپردازم، بلکه یک بیگانهام که در سرزمین مصر زندگی میکنم و به بغداد هم احساس تعلق دارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.