عطار » منطقالطیر » عزم راه کردن مرغان » تحیر بایزید
چه گنه آمد ز جسم و جان ما
قسم تو صافی و دردی آن ما
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷ - در ارتباط ولایت با نبوت
ای تو اسرار درون جان ما
همچو خورشید جهان تابان ما
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۹ - حدیث دیگر در آتش رفتن جناب ابوذر در حضور حضرت مولی الموالی علیه و آله السلام
چون نصیر و قنبر و سلمان ما
بوذر و عمّار یا سر ز آن ما
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۷ - در قبول نمودن نصیحت و بیان ادیان و ملل مختلفۀ مخترعان و توضیح دین هدی که طریقۀ آل مصطفی و مرتضی است
او بود روح روان و جان ما
او بود چون لعل اندر کان ما
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۷ - قصهٔ دیدن خلیفه لیلی را
چون بحق بیدار نبود جان ما
هست بیداری چو در بندان ما
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶۲ - رجوع به حکایت زید
شد حواس و نطقِ باپایان ما
محو نور دانش سلطان ما
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۸ - تتمهٔ قصهٔ مفلس
مفلسیِ دیو را یزدان ما
هم منادی کرد در قرآن ما
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۴ - حسد کردن حشم بر غلام خاص
وز قران خرمی با جان ما
میبزاید خوبی و احسان ما
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۱۲ - ملاقات آن عاشق با صدر جهان
جذب آبست این عطش در جان ما
ما از آن او و او هم آن ما
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸
تا تو از لب کرده ای درمان ما
آتشی افکنده ای در جان ما
نور چشم ما تو مردم زاده ای
یک شبی از لطف شو مهمان ما
در نیاید چشم بیدارش به خواب
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱
هرچه خواهد می کند سلطان ما
دل برد جان بخشد آن جانان ما
دنیی و عقبی از آن و این و آن
ما از آن او و او هم ز آن ما
دردمندانیم و دردی می خوریم
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲
شاه خودرائی است این سلطان ما
جان فدای او و او جانان ما
با دلیل عقل عاشق را چه کار
حال ذوق ما بُود برهان ما
بحر ما را انتهائی هست نیست
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳
دُرد درد دل بود درمان ما
خوش بود دردی چنین با جان ما
عشق او بحریست ما غرقه در او
گو درآ در بحر بی پایان ما
ای که گوئی جان به جانان می دهم
[...]
قاسم انوار » انیس العارفین » بخش ۱۷ - در معرفت امل
کرده است از لطف خود یزدان ما
هر صفت چون گوی در چوگان ما
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲
ای دوای درد بیدرمان ما
وی شفای علت نقصان ما
آتشی از عشق خود در ما زدی
تا بسوزی هم دل و هم جان ما
آتشی خوشتر زآب زندگی
[...]
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳
ای فدای عشق تو ایمان ما
وی هلاک عفو تو عصیان ما
گر کنی ایمان ما را تربیت
عشق گردد عاقبت ایمان ما
زآتش خوف تو آب دیدها
[...]
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۶۴ - حکایت آمدن عرب شترسوار به شهر ری و سؤال اهل شهراز او و احوال کاروان آن عرب
بازگو از محفل و یاران ما
گلرخان سرو بالایان ما
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۰۴ - بردن حضرت ابراهیم ع اسماعیل را برای قربانی به صحرای منی
پاک و پاکیزه است چون جانان ما
پاک خواهد جسم ما و جان ما
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۲۴ - تذکار جوان فقیر خارکن به جهت تفکر در احوال خود
خویشتن را وانمودی آن ما
آن ماکی رفته بی احسان ما