عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » پند دیوانهای با خواجهای ناسپاس
منظری سر بر فلک افراشته
چار دیوارش به زر بنگاشته

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۲ - حکایت در تمثیل حال نادانان، که بخود گمان دانائی برند، و از حقیقت حال دانایان بیخبرند و طریقۀ دانایان از نادان شمرند
در جهان هر کس که تخمی کاشته
کشته است این تخم و بر برداشته

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳۳ - الحكایة و التمثیل
جمله بر تقلید سر افراشته
پیشوایان را چو خود پنداشته

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و هفتم » بخش ۷ - الحكایة و التمثیل
آن یکی دیوانه سرافراشته
سر بسوی آسمان برداشته

عطار » اشترنامه » بخش ۲۷ - رسیدن سالك وصول با پرده ششم
اندران مهره بسی خط داشته
برصفت آن لمعهها بفراشته

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱ - مدح سلطان ارسلان طغرل
ای جنابت چون سپهر افراشته
چرخ ارکان چون توئی ناداشته
در وغا روز هزیمت شیر چرخ
ز اژدهای رایتت بر کاشته
هرچه در این سفره ی آب است و خاک
[...]

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۱۰ - قصهٔ خلیفه کی در کرم در زمان خود از حاتم طائی گذشته بود و نظیر خود نداشت
رایت اکرام و داد افراشته
فقر و حاجت از جهان بر داشته

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۶ - در بیان آنک حال خود و مستی خود پنهان باید داشت از جاهلان
حاملند و خود ز جهل افراشته
راکب و محمول ره پنداشته

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۷۱ - بیان آنک فتح طلبیدن مصطفی صلی الله علیه و سلم مکه را و غیر مکه را جهت دوستی ملک دنیا نبود چون فرموده است الدنیا جیفة بلک بامر بود
گرد فارس گرد سر افراشته
گرد را تو مرد حق پنداشته

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۷۲ - جواب آن مغفل کی گفته است کی خوش بودی این جهان اگر مرگ نبودی وخوش بودی ملک دنیا اگر زوالش نبودی و علی هذه الوتیرة من الفشارات
خرمنی بودی به دشت افراشته
مهمل و ناکوفته بگذاشته

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۶۵ - ایثار کردن صاحب موصل آن کنیزک را بدین خلیفه تا خونریز مسلمانان بیشتر نشود
پهلوان چه را چو ره پنداشته
شورهاش خوش آمده حب کاشته

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸ - در عموم تاویل این آیت کی کلما اوقدوا نارا للحرب
چون نبودش تخم صدقی کاشته
حق برو نسیان آن بگماشته

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۴۴ - رجوع به قصهٔ رنجور
ای هوا را طب خود پنداشته
بر ضعیفان صفع را بگماشته

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۲۸
ای مرا از یاد خود بگذاشته
مهربانی از میان برداشته
این دل مسکین سرگردان ما
از تو چشم مهربانی داشته
دشمنی کردی به جانم دلبرا
[...]

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۳۶ - در بیان آنکه جمیع آفات و آلام از خودبینی می باشد
هستی خود را همان پنداشته
بود خود را آن وجود انگاشته

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۶۱ - رجوع به حکایت عارف خانه نشین با زن خود
تخم خود زین شوره ده برداشته
در زمین فهو حسبه کاشته

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۰۸ - حکایت زلیخا و ملاقات او یوسف علیه السلام را
ناله اش راه فلک برداشته
گریه اش دامان ز اشک انباشته

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۱۴ - در بیان حکایت میرفندرسکی و کفار روم و فرنگ
سقف آن را تا فلک افراشته
از طلا و لاجورد انباشته
