گنجور

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۱۲

 

نشست از بر تخت زرین او

بیفگند ناخوب آیین او

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۱

 

زمین بستر و خاک بالین او

شده تیره روشن جهان‌بین او

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی همای چهرزاد سی و دو سال بود » بخش ۲

 

پر از در خوشاب بالین او

عقیق و زبرجد به پایین او

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۹

 

یکی دخمه کردش بر آیین او

بدان سان که بد فره و دین او

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی قباد چهل و سه سال بود » بخش ۲ - داستان مزدک با قباد

 

به گرد جهان تازه شد دین او

نیارست جستن کسی کین او

فردوسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲ - آغاز داستان

 

عروسیست می شادی آیین او

که شاید خرد داد کابین او

اسدی توسی
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۲۰ - داستان پلاطُس

 

بدو بگرویدند و بر دین او

گرفتند از او راه و آیین او

ایرانشان
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۲۹ - خواستاری اسکندر روشنک را

 

در آن بیعت از بهر تمکین او

به ملک عجم بست کابین او

نظامی
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۶ - در حقایق و توحید کل فرماید

 

ره دعوت که کرد اینجا یقین او

ز قرآن کرد و آمد پیش بین او

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۹ - در هدایت یافتن در شریعت فرماید

 

شود یکرنگ اینجا در یقین او

بود در عشق جانان پیش بین او

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲۰ - در توحید صرف و بقای کل فرماید

 

میان جزو و کل بد پیش بین او

که بد در واصلی صاحب یقین او

عطار
 
 
۱
۲
۳