گنجور

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۷۷ - در صفت سفر

 

به بیماری اندیشه را تیز کن

ز هر خوردنی زود پرهیز کن

اسدی توسی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۸ - تعلیم خضر در گفتن داستان

 

به گوهرکنی تیشه را تیز کن

عروس سخن را شکر‌ریز کن

نظامی
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۹ - درضمانت بهشت مر کاتب کتاب را و اسرار او فرماید

 

ای برادر از ریا پرهیز کن

خامه را بهر نوشتن تیز کن

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۶۵ - در بیان علامتهای منافق

 

از منافق ای پسر پرهیز کن

تیغ را از بهر قتلش تیز کن

عطار
 

حکیم نزاری » دستورنامه » بخش ۲۱ - ادب میزبانی

 

به فرصت ز ناجنس پرهیز کن

به تلخی مکن شکّرآمیز کن

حکیم نزاری
 

حکیم نزاری » ادب‌نامه » باب دوم - در آداب صادق و احتمال بر مجاهده » بخش ۱

 

ازو محترز باش و پرهیز کن

به ترتیب نی قدرت آمیز کن

حکیم نزاری
 

حسینی » کنز الرموز » بخش ۳ - در بیان معرفت و نصیحت گوید

 

بیشه پر شیر است از آن پرهیز کن

چون پلنگان سوی صحراخیز کن

امیر حسینی هروی
 

جامی » دیوان اشعار » خاتمة الحیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۰

 

تیغ مژگان را به خون عشقبازان تیز کن

غمزه را در قتل پاکان خنجر خونریز کن

با چنین شکل پر آشوب آ برون یک بامداد

شهر را درمانده غوغای رستاخیز کن

تلخ کامم از ترشرویی تو بهر خدا

[...]

جامی
 

شیخ بهایی » نان و پنیر » بخش ۴ - قال المولوی المعنوی

 

چون که کردی دشمنی، پرهیز کن

مشورت با یار مهرانگیز کن

شیخ بهایی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - مناجات

 

ز معنی دلم را اثر خیز کن

حریر زبان را سخن بیز کن

واعظ قزوینی
 

عمان سامانی » گنجینة الاسرار » بخش ۱۱

 

ساقیا جام دگر لبریز کن

آتش ما را ز آبی، تیز کن

عمان سامانی
 

اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۲ - مناجات

 

آتش پیمانهٔ من تیز کن

با تغافل یک نگه آمیز کن

اقبال لاهوری
 
 
۱
۲