گنجور

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۸۰ - رزم شهریار با نقابدار سرخ پوش گوید

 

کنون از گذشته نیاریم یاد

که هر چیز نگذشت آن گشت یاد

عثمان مختاری
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۰ - یاد کردن بعضی از گذشتگان خویش

 

از لابه‌گری که را کنم یاد؟

تا پیش من آردش به فریاد

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۳ - وفات یافتن ابن سلام شوهر لیلی

 

می‌کرد ز بهر شوی فریاد

وآورده نهفته دوست را یاد

نظامی
 

عطار » الهی نامه » بخش شانزدهم » (۱) حکایت پسر هارون الرشید

 

نه چندان ریخت اشک و کرد فریاد

که آن هرگز کسی را خود بوَد یاد

عطار
 

عطار » اسرارنامه » بخش هفدهم » بخش ۴ - الحکایه و التمثیل

 

چو درمانیم برداریم فریاد

بلا چون رفت بگذرایمش از یاد

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ

 

چو کردی یاد آن نارفته از یاد

برو می‌اوفتادی بانگ و فریاد

عطار
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۷۶

 

آن رفت که بودمی من از عشق تو شاد

از عشق تو می نایدم از عشقم یاد

اسباب و علل پیش من آمد همه باد

بر بحر کجا بود ز کهگل بنیاد

مولانا
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » خسرو و شیرین » بخش ۹ - اظهار عشق کردن خسرو به شیرین

 

کنون سوگند فردی می‌کنم یاد

که گیتی جفت جفت افگند بنیاد

امیرخسرو دهلوی
 

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۳۲ - در وصف صبح

 

ز دست حورزاد آمد به فریاد

که با او کرده‌ای از دیگری یاد

سلمان ساوجی
 

عبید زاکانی » عشاق‌نامه » بخش ۲۳ - آمدن معشوق به خانهٔ عاشق

 

در این ده روز عمر سست بنیاد

میاور تا توان جز خرمی یاد

عبید زاکانی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۴۱ - زاری کردن فرهاد از عشق شیرین

 

اگر کردی به کوه از درد بنیاد

ز دردش کوه می آمد به فریاد

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۶۶ - غزل گفتن نکیسا از زبان شیرین

 

جهان تا کرد نقش دهر بنیاد

ندارد هیچ کس زین عاشقی یاد

سلیمی جرونی
 

وحشی بافقی » دیوان اشعار » مثنویات » در هجو کیدی (یاری) شاعر نما

 

کرد از سر درد ناله بنیاد

کز یاری نادرست فریاد

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۹ - گفتار در نکویی خموشی و عشق

 

نه بلبل در قفس باشد ز صیاد

که از فریاد خود باشد به فریاد

وحشی بافقی
 
 
۱
۲