فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۱ - تمام شدن ده نامه و فرستادن ویس آذین را به رامین
یکایک آنچه کردی پیشت آیاد
به جابی کت نیاید کس به فریاد
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۸۰ - رزم شهریار با نقابدار سرخ پوش گوید
کنون از گذشته نیاریم یاد
که هر چیز نگذشت آن گشت یاد
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۸ - اندر گشادن دل وی
بهر آن تا کند درین بنیاد
چون رفو بیند از رفوگر یاد
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۰ - یاد کردن بعضی از گذشتگان خویش
از لابهگری که را کنم یاد؟
تا پیش من آردش به فریاد
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۳ - وفات یافتن ابن سلام شوهر لیلی
میکرد ز بهر شوی فریاد
وآورده نهفته دوست را یاد
عطار » الهی نامه » بخش شانزدهم » (۱) حکایت پسر هارون الرشید
نه چندان ریخت اشک و کرد فریاد
که آن هرگز کسی را خود بوَد یاد
عطار » اسرارنامه » بخش هفدهم » بخش ۴ - الحکایه و التمثیل
چو درمانیم برداریم فریاد
بلا چون رفت بگذرایمش از یاد
عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ
چو کردی یاد آن نارفته از یاد
برو میاوفتادی بانگ و فریاد
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۷۶
آن رفت که بودمی من از عشق تو شاد
از عشق تو می نایدم از عشقم یاد
اسباب و علل پیش من آمد همه باد
بر بحر کجا بود ز کهگل بنیاد
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » خسرو و شیرین » بخش ۹ - اظهار عشق کردن خسرو به شیرین
کنون سوگند فردی میکنم یاد
که گیتی جفت جفت افگند بنیاد
سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۳۲ - در وصف صبح
ز دست حورزاد آمد به فریاد
که با او کردهای از دیگری یاد
عبید زاکانی » عشاقنامه » بخش ۲۳ - آمدن معشوق به خانهٔ عاشق
در این ده روز عمر سست بنیاد
میاور تا توان جز خرمی یاد
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۲۱ - رفتن مجنون به حج بعد از اجازت خواستن از لیلی
آمد ز جمال لیلی اش یاد
برداشت ز داغ شوق فریاد
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۳۶ - رسیدن مجنون در قافله لیلی به کعبه و در مناسک حج با وی عشق باختن
آن کرده وداع خانه بنیاد
وین کرده ز بیم هجر فریاد
سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۴۱ - زاری کردن فرهاد از عشق شیرین
اگر کردی به کوه از درد بنیاد
ز دردش کوه می آمد به فریاد
سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۶۶ - غزل گفتن نکیسا از زبان شیرین
جهان تا کرد نقش دهر بنیاد
ندارد هیچ کس زین عاشقی یاد
وحشی بافقی » دیوان اشعار » مثنویات » در هجو کیدی (یاری) شاعر نما
کرد از سر درد ناله بنیاد
کز یاری نادرست فریاد
وحشی بافقی » ناظر و منظور » بیان ظلمت شب دوری و اظهار محنت مهجوری و شرح حال ناظر دور از وصال منظور و صورت احوال او در پایداری
ز روی درد افغان کرد بنیاد
که فریاد از دل پر درد فریاد
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۹ - گفتار در نکویی خموشی و عشق
نه بلبل در قفس باشد ز صیاد
که از فریاد خود باشد به فریاد