خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۲
گم شد دل خاقانی و جان بر دو یکی است
وز غدر فلک خلاص را هم به شک است
هر مائدهای که دستساز فلک است
یا بینمک است یا سراسر نمک است
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل دوم » بخش ۵ - تحقیق
من ندانم که اندرین چه شک است
که دو در اصل خود دو بار یک است
کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۰
عشق در طینت دلها نمک است
شور عاشق رسما تا سمک است
پر پر از عشق به بال ملکی
که اولی اجنحه وصف ملک است
نقد قلب و سرة عالم را
[...]
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۷۲ - انتقال از نکوهش شعر و سخنوری به مذمت شعرای روزگار
ناله من ز خست شرکاست
تن چو نالم، ز شر ایشان کاست
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۱
ای پری وش نمک حسن تو رشک ملک است
حسن لیلی صفتان چاشنیی زین نمک است
دهنت نیست یقین، در شکم از وی میان
گر گمانی است درین است در آن خود چه شک است
چون بپوشم غم خود راز تو کان غمزه شوخ
[...]
میلی » دیوان اشعار » ترکیبات » در هجو جهانگیر گیلانی که امیرالامراء خان احمد میرزا بود،گفته
ز کعبتین دو چشم تو، ته نما دو یک است
به سنگ تفرقهاش لیک احتیاج تک است
شیخ بهایی » شیر و شکر » بخش ۴ - فی ذم من صرف خلاصة عمره فی العلوم الرسمیة المجازیة
کان راه نه ریب در او نه شک است
و آن نان نه شور و نه بینمک است
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۹۷
نه انجم است که زینت فروز نه فلک است
که بر صحیفه افلاک، نقطه های شک است
تغافلی که به حال کسی بود مخصوص
هزار بار به از التفات مشترک است
حریف ناله نه ای، در گذر ز صحبت من
[...]
اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۰
بهار شوخی او جشن تازه فلک است
شراب خوش مزه است و کباب (خوش نمک) است
ز یمن همت احباب مطلبی داریم
که گر به هیچ نسنجد (دو) صد هزار یک است
به حال ما نزند خنده گر کسی داند
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۲
دل از غبارِ نفس زخمِ خفته در نمک است
ز موجِ پیرهن این محیط پر خسک است
بهارِ رنگِ جهان جلوهٔ خزان دارد
بقم درین چمن حادثاتِ اسپرک است
ز اهلِ صومعه اکراه نیست مستان را
[...]
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۳۱
این دو گر در هلاک، مشترک است
لیک آسوده، هر یکی ز یک است
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » صکوک الدلیل » بخش ۱۳ - برهان سوم
ترا فتح تهران نه در این شک است
که موقوف بر فتح ایوانک است
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۳۸ - بهائی عاملی طاب ثراه
کان راه نه ریب درو نه شک است
وان نان نه شور و نه بی نمک است
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه
نه ز توحید بل ز شرک و شک است
که به نزد تو دین و کفر یک است
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۲۱ - در بیان اتمام حجت نمودن آن مولای بشر بنمودنِ آیت ﷲ اکبر بر نمرود سیرتان ابتر و تمامی شهادت جناب علی اصغر
قابل شاه ارمغان کوچک است
کو به قیمت بیش و در وزن اندک است
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۱۰ - در معنی فنا
ترک جان هم از شروط ره یک است
داند این را هر که در ره سالک است
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۱۳ - در بیان معرفت وجود و شرح آنکه عارف کامل چون از تعینات آثاری رسته است لهذا آثار را عوارض بیند و مؤثر را در آثار نگرد و بلکه بجز مؤثر هیچ نبیند و این کمال معرفت اوست و بیان وحدت وجود و سیر سالک الی ﷲ و اتصال او در قوس صعود به حقیقت وجود در ضمن شهادت جناب علی بن الحسین علیه السلام فرماید
بل تعیّن در ظهورش هالک است
او چو خورشید و تعیّن کرمک است
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۴۱ - خطاب آن سلطان انس و جان به جنیان و شرح مسئله قابلیات اشیاء، در ضمن بیان مطلب را دریاب
نور و ظلمت را وجود ارچه یک است
در دو رتبه واقعاند این بیشک است
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۶۵ - آمدن آن جوانمرد پاک فطرت حق پرست عیسوی ملت به قتلگاه
یا موحد ای اخی یا مشرک است
نیست دیگر ثالث این هم بیشک است
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۶۵ - آمدن آن جوانمرد پاک فطرت حق پرست عیسوی ملت به قتلگاه
کوشش عاشق چو ذرّه اندک است
جذب معشوق آفتاب سالک است