گنجور

رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴

 

دل خسته و بستهٔ مسلسل مویی‌ست

خون گشته و کشتهٔ بت هندویی‌ست

سودی ندهد نصیحتت، ای واعظ

ای خانه‌خراب طرفه یک پهلویی‌ست

رودکی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۲۵ - پند دادن اثرط گرشاسب را

 

ز کهتر پرستیدن و خوشخوییست

ز مهمتر نوازیدن و نیکوییست

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۹ - برون آوردن شاه قیروان لشگر به جنگ

 

نکوکاری ار چه بر از خوش خوییست

بسی جای زشتی به از نیکوییست

اسدی توسی
 

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴

 

سبب عاشقان نه نیکوییست

آفت دلبران نه مه روییست

عشق ذات و صفات شرکت نیست

بت پرستیدن از سیه روییست

عشق هم عاشقست و هم معشوق

[...]

سنایی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۱ - سرود گفتن باربد از زبان خسرو

 

ترا بسیار خصلت جز نکویی‌ست

بگویم راست مردی راستگویی‌ست

نظامی
 

عطار » مظهر » بخش ۳ - در اشاره به کتب و تألیفات خود فرماید

 

مرا هر دو جهان بر مثل موئیست

به آتش سوزمش این دم که هوئیست

عطار
 

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵

 

در خرابات عاشقان کوییست

وندرو خانهٔ پریروییست

طوق‌داران چشم آن ماهند

هر کجا بسته طاق ابروییست

به نفس چون نسیم جان بخشد

[...]

اوحدی
 

اوحدی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۲ - وله ایضا (من و آن دلبر خراباتی - فی طریق الهوی کمایاتی)

 

در خرابات عاشقان کوییست

وندر آن خانه یک پری‌روییست

طوقداران چشم آن ماهند

هر کجا بسته طاق ابروییست

در خم زلف همچو چوگانش

[...]

اوحدی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۶۰

 

بر سر کوی خرابات محبت کوئیست

که مرا بر سر آن کوی نظر بر سوئیست

دهنش یکسر مویست و میانش یک موی

وز میان تن من تا بمیانش موئیست

ابروی او که ز چشمم نرود پیوسته

[...]

خواجوی کرمانی
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۴

 

نفس باد صبا بیش معنبر بوییست

این چنین نکهت جان بخش هم از گیسوییست

بوی آن موی به هر سو که گذر خواهد کرد

سوی آن بوی شو ای دل که چه بس خوش بوییست

چشم سرمست و سر زلف تو بس آشفتست

[...]

جهان ملک خاتون
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۳۸ - نامۀ هفتم از زبان عاشق

 

کارت همه ناز و تندخویی‌ست

رسمت چو زمانه کینه‌جویی‌ست

ابن عماد
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۱

 

مرا با روی تو پیوسته روییست

زیانی نی، که از وجه نکوییست

هوس دارم که: در پایت بمیرم

بعالم هر کسی را آرزوییست

ز شوق چشم میگونش خرابیم

[...]

قاسم انوار
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۴۴ - ایضا فی الموعظه النصیحه

 

هر بنفشه که بر لب جویی‌ست

گره زلف عنبرین‌مویی‌ست

هلالی جغتایی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰۴

 

هرچند درین‌ گلشن هرسو گل خودروییست

از خون شهیدانت در رنگ حنا بوییست

از سلسلهٔ تحقیق غافل نتوان بودن

طول امل آفاق از عالم‌ گیسوییست

ای چرخ سر ما را پامال جفا مپسند

[...]

بیدل دهلوی
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۶ - در اثبات خدا

 

خدا دریا و این عالم سبوئیست

سبو را ز آب دریا آبروئیست

ملک‌الشعرا بهار
 
 
۱
۲