مرا با روی تو پیوسته روییست
زیانی نی، که از وجه نکوییست
هوس دارم که: در پایت بمیرم
بعالم هر کسی را آرزوییست
ز شوق چشم میگونش خرابیم
شراب ما نه از جام و سبوییست
بجست و جوی او دل خستگان را
ز آب دیده هر دم شست و شوییست
ز جامش جرعه ای تا بر زمین ریخت
بعالم عاشقان راهای و هوییست
جرسها را فغان الرحیلست
تنم از بیم هجران همچو موییست
ز حسن یار و شوق جان قاسم
میان شهر هر جا گفت و گوییست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر عشق و اشتیاق عمیق خود را نسبت به محبوبش بیان میکند. او به زیبایی و جذبهی محبوب اشاره میکند و ابراز میکند که چه زیانی ندارد که در محبت او بمیرد. شاعر از شوق و خرابی ناشی از عشق سخن میگوید و اظهار میکند که احساسات عاشقانه در وجود او جاریست. همچنین، او به تأثیرات عشق بر روی دل خستگان و شوقی که در دل عاشقان ایجاد میکند اشاره میکند. در نهایت، شاعر به بیم و ترس از جدایی و هجران اشاره میکند و از زیبایی و کلام محبوب میگوید که در هر گوشه از شهر شنیده میشود.
هوش مصنوعی: هرگاه به چهره تو نگاه میکنم، هیچ زیانی احساس نمیکنم، زیرا که از زیبایی توست.
هوش مصنوعی: من آرزومندم که در کنار تو جان بسپارم، زیرا هر فردی در زندگی آرزویی دارد.
هوش مصنوعی: از شوق دیدن چشمان میگون او، به حال خراب افتادهام. نوشیدنی من از شراب و ظرف نیست، بلکه از عشق او سرچشمه میگیرد.
هوش مصنوعی: در پی یافتن او، دلهای خسته را هر لحظه با آب چشم شستشو میکند.
هوش مصنوعی: از جام او یک جرعه که بر زمین بریزد، برای عاشقان نشانهای از عشق و شور و هیجان است.
هوش مصنوعی: صدای زنگها به گوش میرسد که خبر از حرکت میدهد. من از ترس جدایی به حالت افسردگی و نگرانی مانند مویی شلخته و پریشان هستم.
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی معشوق و اشتیاقی که دارم، در هر نقطه از این شهر که بحث و گفت وگویی برپا باشد، نام قاسم به میان میآید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.