گو ای بت سرکش جفاکیش
زین بیش مدار دورم از خویش
تا کی زبر تو دور باشم
در فرقت تو صبور باشم
گشت از غم عشق طاقتم طاق
سوز دل من گرفت آفاق
مگذار در آتشم ازین بیش
از سوز درون من بیندیش
گر آه زنم ز جان غمناک
از سوز دلم بسوزد افلاک
از عشق رخت چنان نزارم
کز هستی خود خبر ندارم
بیطلعت تو جهان نخواهم
نینی غلطم که جان نخواهم
هجر تو که خون عاشقان خورد
گرد از تن خاکیام برآورد
امید وصالم ار نبودی
دل بی تو شکیب کی نمودی
چون ماه ز اوج دلربایی
با من چه شود که خوش برآیی
کارت همه ناز و تندخوییست
رسمت چو زمانه کینهجوییست
آیین ستمگری رها کن
دردم به وصال خود دوا کن
از هجر تو دیدهام پرآب است
دل ز آتش فرقتم کباب است
رحم آر برین شکستهخاطر
ای عربدهجوی سرکش آخر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ عشق و درد جدایی است. شاعر به محبوب خود، که او را «بت سرکش» مینامد، میگوید که از دوریاش خسته و ناتوان است و نمیتواند بیشتر صبر کند. او از آتش عشق و غم خود گلهمند است و بیان میکند که بدون محبوب، زندگیاش بیمعناست. شاعر از محبوب میخواهد که ستمگری را کنار بگذارد و به او رحم کند، زیرا درد جدایی او را به شدت آزار میدهد و دلش آتش گرفته است. او در انتها از محبوبش میخواهد که به عشق و وصال برگردد و خاطر شکستهاش را ترمیم کند.
هوش مصنوعی: ای معشوقهی سرکش، دیگر از زجر و آزار تو بیشتر از این تحمل ندارم، دوری و جداییات از من کافی است.
هوش مصنوعی: چقدر باید از تو دور باشم و در این جدایی صبر کنم؟
هوش مصنوعی: دچار عشق شدم و تاب و تحملم تمام شد، بهحدی که درد دل من همهجا را تحتتأثیر قرار داد.
هوش مصنوعی: نذار از آتش سوزان من بیشتر فکر کنی!
هوش مصنوعی: اگر از درد دل و غم سنگین خود آه بزنم، آسمانها هم به خاطر سوز دلم خواهند سوخت.
هوش مصنوعی: از شدت عشق به تو به قدری دچار ناتوانی و پریشانی هستم که حتی از وجود خودم هم بیخبرم.
هوش مصنوعی: بدون دیدار تو، دنیایم برایم ارزشی ندارد. هرگز نمیخواهم بگویم که به زندگی ادامه دهم، در حالی که جانم بیتو بیمعناست.
هوش مصنوعی: فراق و دوری تو باعث شده که دل عاشقان به شدت در anguish باشد و من را از تعلقات دنیوی جدا کرده است.
هوش مصنوعی: اگر امید به وصال تو نبود، دل بی تو چگونه میتوانست صبر و تحمل کند؟
هوش مصنوعی: وقتی که تو با زیباییهای خود از اوج موقعیتات به من نزدیک میشوی، چه حالتی برای من پیش میآید که تو اینگونه خوشچهره و دلنشین مینمایی؟
هوش مصنوعی: تو با ناز و طعنههای خود به کارهایت ادامه میدهی، در حالی که رفتار تو شبیه به زمانهای پر از کینه و حسد است.
هوش مصنوعی: چندین بار به دنبال ظلم و ستم نباش، به جای آن، دردی که دارم را با وصال و نزدیکیات درمان کن.
هوش مصنوعی: چشمهایم از غم دوری تو پر از اشک است و دلام به خاطر آتش جداییمان به شدت در حال سوختن است.
هوش مصنوعی: ای شاخ شکسته و دلزخمدار، تو که دائم در حال هیاهویی و سرکشی، بر من رحم کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.