اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۲۰ - آگه شدن فغفور از کشتن پسر
قلا دید در لشکر افتاده نوف
از آن زخم و آن حمله صف شکوف
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۳ - لیسکمثله شیء و هو السمیع البصیر
به قدیم است اولش معروف
به دوام است آخرش موصوف
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۴ - فصل تنزیه قِدم
بنهایت نه ملک او معروف
به بدایت نه ذات او موصوف
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۶۲ - المثل فی الخشوع و حضور القلب فی الصّلوة قصّة امیرالمؤمنین علیهالسّلام
ای شده در نماز بس معروف
به عبادت برِ کسان موصوف
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۲۱ - ستایش امیرالمؤمنین عمر الفاروق رضی اللّٰه عنه
راندنی کاندرو نبود وقوف
خواندنی کاندرو نبود حروف
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۳۱ - سبب قتل امیرالمؤمنین حسنبن علی علیهالسّلام
که پذیرفت ازو درم به الوف
زر و گوهر که نیست جای وقوف
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۴۷ - التمثّل فی ترک الدّنیا و قصّة روحاللّٰه و تجریده
ندی آمد بدو ز ربّ رئوف
که کنیدش در آن مکان موقوف
وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۲۳ - در مدح شمسالدین وزیر
ایا بفضل و کرم در جهان شده معروف
ضمیر پاک ترا بر نهان چرخ وقوف
تو شمس دینی، لیکن بسان شمس ترا
مباد خوف زوال و مباد بیم کسوف
جوار تو سپر صرف روزگار شدست
[...]
ادیب صابر » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷۳
ایا به محمدت و بر و مکرمت معروف
خط علوم و ادب را شمایل تو حروف
رشید ملک، ادیب عمید، زین الدین
چو دین به هر صفتی کز ثنا رود موصوف
محل کلک تو را رتبت زمین و زمان
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۰ - در مدح شاه مظفرالدین قزل ارسلان
به خورشیدی سریرش هست موصوف
به مه بر کرده معروفیش معروف
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱ - در پژوهش این کتاب
بیاضش در گزارش نیست معروف
که در بردع سوادش بود موقوف
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده
ای تو به صفات خویش موصوف
ای نهی تو منکر، امر معروف
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲ - در نعت پیغمبر اکرم
امر و نهیش به راستی موقوف
نهی او منکر امر او معروف
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۹ - در اینکه چرا اسکندر را ذوالقرنین گویند
دگر گونه گوید جهان فیلسوف
ابومعشر اندر کتاب الوف
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۱۷ - احوال سقراط با اسکندر
چنین گوید آن کاردان فیلسوف
که بر کارِ آفاق بودش وقوف
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۴۳ - داستان دو حکیم متنازع
بر مه و خورشید میاور وقوف
مه خور و خورشید شکن چون کسوف
عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » در فضیلت فاروق رضی الله عنه
چو باشد محتسب در امر معروف
به نهی منکر آید نیز موصوف
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۶ - در خطاب هاتف غیب پاکباز را و درد او را استماله کردن و دلخوشی فرماید
حقیقت خاک در ذاتست موصوف
کسی کین سرّ کند اینجای مکشوف
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۹ - بود این آن زمان از خویش پنهان
اگر اسرار قرآن گشت موصوف
ترا بیشک شوی در جمله معروف
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۳ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
سوی خاکی و هر سه از تو معروف
توئی عین العیان و ذات موصوف