گنجور

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۲ - نمودن شاپور صورت خسرو را بار سوم

 

بیا تا این حدیث از کس نپوشیم

بدین تمثال نوشین باده نوشیم

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۹ - پشیمان شدن شیرین از رفتن خسرو

 

بدین مژده بیا تا باده نوشیم

زمین را کیمیای لعل پوشیم

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۶ - سرود گفتن نیکسا از زبان شیرین

 

خوش آن باشد که امشب باده نوشیم

امان باشد؟ که فردا باز کوشیم

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۱ - غزل خواندن مجنون نزد لیلی

 

افلاس‌خرانِ جان‌فروشیم

خز پاره‌کن و پلاس پوشیم

نظامی
 

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶

 

ناخورده شراب می‌خروشیم

بنگر چه کنیم؟ اگر بنوشیم

از بی‌خبری خبر نداریم

پس بیهده ما چه می‌خروشیم؟

تا چند پزیم دیگ سودا؟

[...]

عراقی
 

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۷

 

ناخورده شراب می‌خروشیم

خود تا چه کنیم؟ اگر بنوشیم

آنگاه شنو خروش مستان

این لحظه هنوز ما خموشیم

کو تابش می که پخته گردیم؟

[...]

عراقی
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۰۵

 

ما بادهٔ ز خون دل خود می‌نوشیم

در خم تن خویش چو می می‌جوشیم

جان را بدهیم و نیم از آن باده خوریم

سر را بدهیم و جرعه‌ای نفروشیم

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۶۴

 

هر دم که ز باده تو نوشیم

بس روشن جان و تیزگوشیم

مولانا
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۹۲۰

 

ما که دیوانگانِ مدهوشیم

عشق از مردمان نمی‌پوشیم

گرچه با عشق برنمی‌آییم

هم به نوعی که هست می‌کوشیم

در مقامات عشق می‌بازیم

[...]

حکیم نزاری
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۷ - در غزل

 

لاجرم جام خویش مینوشیم

جامه بر جام خویش میپوشیم

اوحدی
 

حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۶

 

دوستان وقت گل آن به که به عشرت کوشیم

سخن اهل دل است این و به جان بنیوشیم

نیست در کس کرم و وقت طرب می‌گذرد

چاره آن است که سجاده به مِی بفروشیم

خوش هوایی‌ست فرح‌بخش خدایا بفرست

[...]

حافظ
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۰۱

 

ما حلقه به گوش می فروشیم

ما مست و خراب و باده نوشیم

ز اسرار الست در سماعیم

وز جام بلاش در خروشیم

هر دم به هوای آتش دل

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » مثنویات » شمارهٔ ۵

 

در دور فنا چو می بجوشیم

نوبت چو به ما رسد بنوشیم

نسیمی
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷۴

 

ماییم که چون باده گل رنگ بجوشیم

گه باده بنوشیم و گهی باده فروشیم

در صحبت عقل این دل بیچاره ملولست

بنشین نفسی، تا قدحی باده بنوشیم

چون خرقه ما آلت عقل آمد و تزویر

[...]

قاسم انوار
 

ابن حسام خوسفی » ترجیعات » شمارهٔ ۱ - خیز تا چنگ در چغانه زنیم

 

رند و قلاش و مست و مدهوشیم

مذهب عشق را نمی‌پوشیم

زرق و طامات درنمی‌گیرد

دلق و سالوس تا یکی پوشیم

لعل ساقی و بادهٔ صافی

[...]

ابن حسام خوسفی
 

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۶۳۰

 

ما به یادت نشسته خاموشیم

کرده از خویشتن فراموشیم

بر سر بستر غمت شبها

محنت و درد را هم آغوشیم

در قدح دیده ایم عکس لبت

[...]

جامی
 
 
۱
۲