ما که دیوانگانِ مدهوشیم
عشق از مردمان نمیپوشیم
گرچه با عشق برنمیآییم
هم به نوعی که هست میکوشیم
در مقامات عشق میبازیم
در خرابات دُرد مینوشیم
بندهی شاهدانِ خوش چشمیم
بل که هندویِ حلقه در گوشیم
هر که را دوست داشتیم برو
هر زمانی زمانه بفروشیم
گاه بینندگانِ بیچشمیم
کاه گویندگانِ خاموشیم
راه بیمنزل است و میپوییم
بحر بیساحل است و میجوشیم
حرفِ دیوانگان بیار که ما
سخنِ عاقلان بننیوشیم
چون نزاریِ مستِ لایعقل
واله و بیقرار و بیهوشیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از بیان احساسات عمیق و دردناک مربوط به عشق سخن میگوید. شاعر خود را دیوانهای مدهوش توصیف میکند که نمیتواند عشق را از دیگران پنهان کند. او اگرچه در عشق دچار مشکل است، اما سعی میکند به نوعی با آن کنار بیاید. در مسیر عشق، شکست میخورد و به خاطر درد و رنجی که میکشد، به نوشیدن مشروبات (درد) روی میآورد. شاعر به عشق وابسته است و عاشقانه به دیگران نگاه میکند. او به نوعی احساس میکند که زمانه و شرایط را میفروشد و در یک مسیر بیپایان حرکت میکند. در نهایت، او خود را مست و بیقرار توصیف میکند که به سرنوشت و عشق تسلیم شده است.
هوش مصنوعی: ما که عاشق و مجنون هستیم، عشقمان را از دیگران پنهان نمیکنیم.
هوش مصنوعی: اگرچه ممکن است به خاطر عشق نتوانیم به صورت کامل و بینقص عمل کنیم، اما به هر حال تلاش خود را میکنیم.
هوش مصنوعی: در جایی که عشق مقام و مرتبهای دارد، ما شکست میخوریم و در میان دل باختگان، شراب مینوشیم.
هوش مصنوعی: من خدمتگزار زیبایانی هستم که چشمهای دلربایی دارند، و به مانند هندوی حلقهای در گوشِ معشوق هستم.
هوش مصنوعی: هر کسی را که دوست داشتیم، در هر زمانی میتوانیم به خاطر زمانهمان رهایش کنیم.
هوش مصنوعی: گاهی اوقات، کسانی که دیدهای ندارند فقط ما را میبینند و ما هم در سکوت، از واقعیتها میگوییم.
هوش مصنوعی: زندگی مکان مشخصی ندارد و ما در جستجوی مقصد هستیم. مانند دریایی بیکران که همیشه در حال حرکت و خروش است.
هوش مصنوعی: بیان کن حرفهای دیوانگان را، زیرا ما میخواهیم فقط شنوندهی سخنان عاقلانه باشیم.
هوش مصنوعی: ما مانند نازکی مست و بیخبر از خود هستیم، بیقرار و بیتاب و در حالی که هیچ شعوری از وضعیت خود نداریم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ما حلقه به گوش می فروشیم
ما مست و خراب و باده نوشیم
ز اسرار الست در سماعیم
وز جام بلاش در خروشیم
هر دم به هوای آتش دل
[...]
ما به یادت نشسته خاموشیم
کرده از خویشتن فراموشیم
بر سر بستر غمت شبها
محنت و درد را هم آغوشیم
در قدح دیده ایم عکس لبت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.